بینکی در عملیات نجات
بینکی یک گربه فضایی است. او یک مأمور ویژهی فضایی است که مأموریتهای زیادی را انجام میدهد.
بینکی در یک روز خاص به جنگ سه موجود فضایی مزاحم رفت که وارد ایستگاه فضایی شده بودند. اما وقتیکه میخواست یکی از این موجودات را از ایستگاه بیرون بیندازد خودش از پنجره به بیرون پرتاب شد.
با این اتفاق او وارد فضای بیرون شد. حالا باید تلاش میکرد که ایستگاه برگردد. به نظر میرسید که برگشتن کمی غیرممکن است. چون نمیتوانست از همان راهی که به بیرون پرتابشده برگردد. درنتیجه در اطراف گشتی زد تا ببیند از چه راهی میتواند به ایستگاه فضاییاش برگردد.
او در حال گشتزنی، با چیزهای تازهای روبرو شد. با بوهای مختلف و یک عالمه موجودات فضایی. پس الان فرصت خوبی بود که کاوشگریاش را شروع کند. برای همین رفت سراغ جعبه مخصوص کاوشگریاش.
بینکی در حال بررسی نمونهها و یادداشتبرداری بود که چشمش به چیز خیلی آشنایی افتاد. او تِد بود. کمکخلبانش.
بینکی در حال فکر و پیدا کردن راهی برای نجات تد بود که صاحبش از راه رسید و او را به داخل ایستگاه فضایی که همان خانه باشد برد. حالا باید نقشهای درستوحسابی برای برگرداندن تد که بیرون از خانه افتاده بود، میکشید.
با ورود سینما و ساختهشدن فیلمهای سینمایی گوناگون و همچنین انیمیشنها بود که نویسندگان به این فکر افتادند از این قابلیت برای پردازش داستانهایشان استفاده کنند.
نویسندگان بزرگسال که در کتابهایشان با تصویر و عکس سروکار نداشتند به فکر افتادند که با شرح صحنه خواننده را در موقعیت تماشاگر سینما قرار دهند. این شیوه از نوشتن در داستانهای بزرگسالان به روایت نمایشی یا سینمایی معروف شد.
در کتابهای کودکان نویسندگان به سمت کتابهای تصویری یا مصور رفتند. کتابهایی که بخش زیادی از داستان توسط تصویر به روایت کشیده میشود.
در این زمینه آثار زیادی خلق شد. گاهی نویسنده خودش تصویرها را کشیده و در برخی کتابهای دیگر نویسنده و تصویرگر دونفر هستند.
کتاب “بینکی در عملیات نجات” هم ازجمله کتابهای تصویری قلمداد میشود. در این کتابها بار بخش زیادی از داستان به عهده تصویر است نه متن. در خیلی از کتابهای تصویری متن و تصویر هماهنگی زیادی باهم دارند اما در بینکی توازن وجود ندارد. در اکثر صفحات، این طور به نظر میرسد که متن و تصویر با هم در تضاد هستند. اما چرا؟
جواب این است که متن بازگوکنندهی ذهنیت رویاپرداز بینکی است و تصاویر نشان دهندهی واقعیت بیرونی شخصیت داستان.
بینکی ما را یاد شخصیت معروفی میاندازد؛ دن کیشوت. همان قهرمانی که آسیابهای بادی را جای غولها گرفت و به جنگشان رفت و صحنهای طنزآمیز را خلق کرد.
خواندن بینکی برای کودکان خیلی مفید است چون از طریق این شخصیت متوجه میشوند که بهتر است در خیلی از مواقع خیالات را جای واقعیت نگذارند.
پشت جلد
یک گربهی فضایی، یک موشی و یک ماموریت
بینکی برگشته. او هنوز یک گربهی فضاییِ درست و حسابی است، اما الان در حال انجام یک ماموریت جدیدِ جسورانه است. این بار یک ماموریت شخصی… .
ماجراجوییهای بینکی هنوز ادامه دارد… .
بیشتر بدانید
اَشلی اسپیرس، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودکان، تاحالا در جشنوارههای مختلفی برگزیده شده است.
او داستان بینکی را با الهام از گربهی خواهرش نوشته که یک جورهایی عین توپ فوتبال است.
وقتی گربههای اَشلی، یعنی گارسی و شارلوت، فهمیدند که جایی در کتاب او ندارند، با وکیلشان تماس گرفتند!
کوهیار –
جالب انگیز بود
ساناز –
کتاب مصور خوبی هست.