بینکی گربه‌ی فضایی

درباره بینکی گربه‌ی فضایی، باید گفت که او یک گربه رسمی و قانونی است که یک مأموریت مهم دارد.

مأموریت این است: نجات ایستگاه فضای اش از دست موجودات مزاحم فضایی.

بینکی باید فکری کند و همه را نجات دهد. حتی اگر ناچار باشد هر لحظه با یک موجود بجنگد.

این کار چندان هم ساده نیست. چون ممکن است از پنجره به بیرون پرتاب شود؛ به فضایی واقعی. هر چند او خیلی چالاک است، سرعت عمل دارد و دارای مهارت‌های فوق جنگ جویانه است.

اما همه این‌ها باعث نمی‌شود که حتماً موفق شود، چراکه به‌قول‌ معروف توی دعوا که حلوا پخش نمی‌کنند! دعوا دعواست و ممکن است تر و خشک باهم بسوزند.

این‌که بینکی سرانجام می‌تواند در برابر موجودات فضایی پیروز شود یا نه در ادامه‌ی داستان معلوم می‌شود.

اما از همین آغاز یک‌چیز خیلی واضح است و  تضادی که بین تصاویر و متن دیده می‌شود.

متن « کتاب بینکی گربه‌‌ی فضایی » ذهنیت بینکی را معلوم می‌کند و تصاویر، واقعیت زندگی او را.

درست از همین نقطه است که طنز شکل می‌گیرد و خنده بر لب خواننده می‌آید.

تضاد بین تصاویر و متن توسط نویسنده که اتفاقاً همان تصویرگر نیز هست به خوبی قابل مشاهده است و البته راز موفقیت داستان هم همین است.

کتاب که شبیه یک کمیک استریپ طراحی شده مهارت نویسنده خود را به خوبی نشان می‌دهد.

پشت جلد

بینکی شجاع و ماجراجو است.

او جاهایی می‌رود که هیچ گربه‌ی دیگری پیش از این نرفته است!

(اگرچه هرگز پایش را از خانه بیرون نگذاشته است.)

بینکی یک گربه فضایی است… یعنی… خودش فکر می‌کند که هست. خب… راستش بینکی یک گربه‌ی خانگی است که تا حالا پایش رااز ایستگاه فضایی(خانه) بیرون نگذاشته است.

ماموریت بینکی این است که یک روز به فضا(خارج ازخانه) برود، مکان‌های ناشناخته(حیاط پشتی)را کشف کند وبا موجودات فضایی(حشرات) بجنگد.

بینکی هم‌زمان که آدم‌هایش در مقابل موجودات فضایی مراقبت می‌کند، یک سفینه‌ی فضایی هم می‌سازد و برای ماجراجویی کهکشانی آماده می‌شود.

اما دوره‌های آموزشی سفر فضایی چندان هم آسان نیست و معمولا دردسرهای ناجوری پیش می‌آید! درست وقتی که بینکی همراه با کمک خلبانش، تد(موش عروسکی)، در آستانه‌ی پرتاب به فضا است، متوجه می‌شود یک چیز خیلی مهم را فراموش کرده…

ماجراجویی بینکی هنوز ادامه دارد… .

اَشلی اسپیرس، نویسنده و تصویرگر کتاب‌های کودکان، تاحالا در جشنواره‌های مختلفی برگزیده شده است.

او داستان بینکی را با الهام از گربه‌ی خواهرش نوشته که یک جورهایی عین توپ فوتبال است.

وقتی گربه‌های اَشلی، یعنی گارسی و شارلوت، فهمیدند که جایی در کتاب او ندارند، با وکیلشان تماس گرفتند!

بیشتر بخوانید

درباره بینکی گربه‌ی فضایی در وینش

مأموریت سری گ.ج.آ.س.ف!