فقط شروع کنید

همه چیز از درون ما شروع می‌شود. هر موفقیتی در زندگیمان ابتدا در ذهن آغاز می شود. وقتی با قلبمان حسش کردیم و در رویای خود رسیدن به آن را امکان‌پذیر کردیم و جرات آن را پیدا کردیم تا عمل کنیم.

مهم این است که برای اولین بار چه اتفاقی در درون ما رخ می دهد که برایمان یک آرزو، هدف، انگیزه می‌شود.

شاید بهتر باشد قبل از شروع هر کاری از خود بپرسیم چرا می خواهی آن کار را انجام دهی؟

برای پاسخ به آن باید به این سوالات جوابی پیدا کرد

برای اولین بار چه اتفاقی افتاد که این فکر به ذهنم رسید؟

چرا از همان ابتدا این کار را آغاز کردم؟

چه عاملی باعث شد به آن فکر کنم؟

این فکر از کجا آغاز شد؟

اولین بار از کجا آغاز شد؟

اولین نقطه شروع

هر آرزو، هدف و فکری یک شروعی دارد. همان طور که در هستی و طبیعت آغاز هر پدیده ای یک نقطه ابتدا دارد.

پیدا کردن این اولین و نقطه شروع کمک می کند تا بدانیم انگیزه انجام هدفی که در ذهن داریم از کجا می آید و کمک می کند تا سد آغاز نکردن یک کار و به تعویق انداختن ها را از بین ببریم.

دانستن این که اولین بار از کجا آغاز شد به ما اطلاعاتی می دهد تا بتوانیم به علت دودلی ها و بی انگیزگی های خود پی ببریم.

ممکن است برخی از اهداف، خواسته  درونی ما نباشد و بعد از مدت‌ها با فکر کردن به چرایی آغاز آن متوجه شویم در اصل این هدف ما نبوده است و برخی از عوامل بیرونی علت انتخاب آن بوده اند.

قرار نیست تمام تلاش های ما به هدفی که در ذهن داریم منتهی شود. ممکن است آن هدف متناسب با شخصیت و توانایی ما نباشد و در مسیر رسیدن به آن هدف دیگری برای ما نمایان شود و مسیر ما را در جهت بهترین بودن تغییر دهد.

این موضوع زمانی فهمیده می‌شود که شروعی در کار باشد در غیر این صورت فقط یک درگیری ذهنی ایجاد می‌کند.

چه کنیم تا شروع کار سخت نباشد؟

خیلی وقت‌ها آغاز کردن برای ما سخت است و حتی در برابر آن مقاومت و دلیل تراشی می کنیم.

اگر اعتقاد داشته باشیم باید از یک جا شروع کرد و نباید منتظر ماند تا تمام شرایط فراهم شود و دیدگاه کمال‌گرایانه خود را کنار بگذاریم، در این صورت متوجه می شویم راهی که می رویم درست است یا نه؟ چه راه هایی را باید انتخاب کنیم؟ چگونه باید حل مسئله کنیم؟

اگر شروع نکنیم هیچ خلاقیتی هم در حل مسئله رخ نمی دهد و تمام این سوالات ذهنمان را درگیر می کند.

خیلی زمان ها به جای شروع کردن فقط به پایان فکر می کنیم که اگر موفق نشدم چی؟ و این خود عاملی برای اضطراب آغاز کردن است.

در این حالت به جای شروع کردن، به شکست فکر می کنیم در خودمان ترس ایجاد می‌کنیم. در حالی که هیچ‌کس نمی‌داند در مسیر حرکت چه اتفاقی می‌افتد.

بسیاری از افرادی که در زندگی به موفقیت های بزرگ رسیدند از یک هدف ساده شروع کرده اند.

آن ها حتی روز اول هم فکر نمی کردند مسیری که آغاز کرده‌اند، پایان موفقیت آمیزی را برایشان رقم زده باشد.

بعضی وقت‌ها درمسیری قرار می‌گیریم که بعد از مدتی یک هدفی را در ما ایجا می‌کند بدون اینکه روز اول متوجه آن شده باشیم.

همه این موارد موضوعاتی هستند که از کودکی باید آموزش داد تا به یک عادت در بیایید.

درباره کتاب چطور شروع می‌شود؟

کتاب چطور شروع می‌شود؟ اشاره به این امر دارد که برای هر کاری یک راه مناسب وجود دارد و این موضوع را همراه با مثال‌هایی از قوانین طبعیت و زندگی که «آغاز هر پدیده‌ای از کجا بوده است»، به تصویر می‌کشد.

این کتاب با بیان کوتاه و جذاب به مخاطب نشان می‌دهد که برای رسیدن و دیدن نتیجه یک کار و اینکه چه اتفاقی می‌افتد تنها باید یک کار انجام داد و آن هم اینکه…

اگر مربی، تسهیلگر آموزش مهارت‌های زندگی یا والدینی هستید که قصد آن را دارید تا به فرزندتان آموزش دهید تا به اهمیت و نقش آغاز کردن یک کار پی ببرند، ترس از آغاز کردن نداشته باشند، یاد بگیرند که شرط اینکه هدف‌هایشان تنها در ذهنشان باقی نماند این است که فقط شروع کنند، انتخاب این کتاب می تواند گزینه درستی باشد.

بیشتر بخوانید

باید از یک جا شروع کرد!

کتاب چطور شروع می‌شود را ببینید و برخی صفحات آن را ورق بزنید.

کتاب چطور شروع می‌شود؟

::::: تدوین و نگارش: گروه سردبیری سایت میچکا:::::