درباره بابا و دایناسور
نیکولاس از برخی چیزها میترسد اما دوست دارد مانند پدرش شجاع باشد. او یک دایناسور را برای خود انتخاب میکند چراکه آنها از چیزی نمیترسند. نیک با وجود دوست کوچکش سنگنوردی میکند، به زمین فوتبال میرود و حرفهای شنا میکند. یک روز دایناسورش گم میشود. نیک احساس ترس میکند و همهچیز روی سرش خراب میشود. حالا باید چه کند؟ او در راه خانه از همهچیز میترسد و شب، خوابهای بسیار بدی میبیند. نیک دیگر شجاع نیست.
پدرش از او میپرسد که مشکلش چیست و او جوابی نمیدهد پدر برای او توضیح میدهد که ترسیدن ایرادی ندارد. او را همراهی میکند و آنها با هم میروند و دایناسور شجاعِ نیک را مییابند.
تصویرهای کتاب خیرهکننده و ژرف است و شما را در عمق داستان فرو میبرد. داستانی لطیف که با آرامش رایج در کتاب به ترس میپردازد. متن کوتاه و گویاست و ارتباط صمیمی بین پدر و پسر را به خوبی نشان میدهد. این کتاب علاوه بر آموزش غلبه بر ترس، بر اعتماد به نفس کودک نیز اثر میگذارد. داستان و ارتباط نیک با پدرش هم میتواند الگویی برای حرف زدن راحتتر و برخورد بهتر کودک با پدرش باشد. در آغاز و پایان کتاب زندگینامه نویسنده، تصویرگر و مترجم از زبان خودشان آورده شده است.
جنیفر چولدنکو نویسنده کتاب «بابا و دایناسور» اهل آمریکاست. او در انتهای کتاب درباره خود میگوید: «خانوادهی مادرم اهل تئاتر بودند و خانواده پدرم اهل قصهنویسی. من هم آرزو داشتم نویسنده شوم.» او نویسنده ای معروف است که آثار زیادی از او به چاپ رسیده است. «چولدنکو» بیشتر زمان خود را با شخصیتهای کتابهایش میگذراند تا غروب شود و زمان وقت گذرانی با خانواده شود.
«دن سانتات» تصویرگر زبردست این کتاب اهل آمریکاست و نویسندگی هم میکند. پدر و مادر او دوست داشتند پسرشان پزشک شود؛ اما او در مراحل آخر تحصیلش به رشته طراحی تغییر رشته داد. او در آغاز برای بزرگسالان طراحی میکرد؛ اما بعد از مدتی به کار کودک روی آورد. وی توانسته در سال ۲۰۱۴ مدال کلدکات را دریافت کند. سانتات بیش از ۶۰ عنوان کتاب دارد.
ترجمه کتاب را «نازنین موفق» انجام داده است. او در دانشکده زبانهای خارجی تحصیل و کارش را با ترجمه رمانهای ترسناک آغاز کرده است. بعد از آن هم به سراغ کتابهای لطیف کودکانه رفته و حالا هم نوبت به این کتاب رسیده است.
گزیدههایی از کتاب
وقتی نیکِ کوچولو دایناسورش را توی جیبش میگذاشت، شجاع میشد، درست به اندازه نیکِ بزرگ.
کاربردها و فعالیت ها
فعالیت پیشنهادی برای کتاب بابا و دایناسور
«بابا و دایناسور» داستان پسری است که میخواهد مانند پدرش شجاع باشد. او از یک دایناسور کمک میگیرد که از هیچچیز نمیترسد. تا اینکه دایناسور گم میشود و اینجا پدر به کمک او میآید. پسر درک میکند که ترسیدن ایرادی ندارد و دوباره دایناسورش را مییابد.
۱- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسشهایی مانند زیر با کودک گفتوگو کنید:
ترس و شجاعت به چه معناست؟ از چه چیزهایی میترسی؟ برای روبهرویی با ترست چه میکنی؟ درباره دایناسورها چه میدانی؟ تو برای داشتن اعتماد به نفس و شجاعت از چه چیزی یا کسی کمک میگیری؟ دوست داری کدام ویژگی پدرت را داشته باشی؟ وقتی میترسی چه میکنی تا ترس خودت را مدیریت کنی؟ ما هیچوقت نباید بترسیم؟ اگر بخواهی رازی را به پدرت بگویی چهطور این کار را میکنی؟ نظرت درباره تصویرهای کتاب چیست؟ چه حسی را به تو منتقل میکنند؟ چه ورزشهایی میکنی؟ درباره ستارهشناسی چه میدانی؟ آن وسیلهای که پدر با آن به آسمان نگاه میکند چیست؟ به نظر تو در آن چه چیز را میتوان دید؟
۲- دایناسور بسازید.
به همراه کودک درباره دایناسورها، بهویژه گونه دایناسور در داستان، پژوهش کنید. چرخه زندگی آنها چهگونه بوده است و چرا منقرض شدهاند؟ سپس کودک با چوب و مقوا دایناسور را بسازد.
۳- ستارهشناس شوید.
پدر نیکولاس در ابتدای کتاب روی بام مشغول دیدن آسمان با وسیلهای حرفهای است. از کودک بپرسید درباره ستارهشناسی و نجوم چه میداند. از او بخواهید درباره اجرام آسمانی پژوهش کند.
۴- با پدر قایم باشک بازی کنید.
از کودک بخواهید در تاریکی با پدرش قایم باشک بازی کند. مراقب باشید اگر کودک از تاریکی میترسد زمان تاریکی را طولانی نکنید.
۵- همراه پدر ماجراجویی کنید.
کودک به همراهی پدرش دایناسورها را نجات بدهد. از آنها بخواهید درباره یک نوع از دایناسورها پژوهش کنند و تلاش کنند تا زیستگاه او را به تصویر بکشند و سپس خود آن را به همراه خانوادهاش بکشند و برایشان داستان بگویند. میتوانند این نقاشیها را مانند کارتهای بزرگ قصهگویی بسازنند و مراحل نجات آنگونه از دایناسور را بگویند. ازشان بخواهید حسابی تخیل کنند و یک داستان جذاب تعریف کنند.
۶- همراه پدر تیم ورزشی درست کنید.
نیکولاس ورزشهای بسیاری را انجام میدهد آنهم با شجاعتی که از دایناسور میگیرد. از کودک بخواهید تعدادی ورزش را که میتواند به همراه پدرش انجام دهد بیابد. سپس به همراه پدر از آن ورزشها بازی بسازد و آن را در خانه یا محیط باز انجام دهند.
۷- با پدر گفتوگو کنید.
از کودک بخواهید یکی از ترسها یا مشکلاتی را که دارد با پدرش در میان بگذارد و از او کمک بگیرد. همچنین از پدر بخواهید که با کودک مانند پدر نیکولاس صحبت کند. اینگونه هر دو میتوانند به یکدیگر کمک کنند. برای راحتتر گفتگو کردن میتوانند از نامه نوشتن آغاز کنند. میتوانند بازی بیان احساس راه بیندازند. هرکس در یک جمله بدون حرف ناراحت کننده بگوید من از … خوشحال یا ناراحتم. بی اینکه قصد مقصر نشان دادن یکدیگر را داشته باشند. دقت کنید که نیازی به دفاع کردن یا واکنش نشان دادن نیست. هدف بیان احساس پدر و فرزند است.
منبع: کتابک