وقتی مسئولیت چیزی به عهده بچهها باشد، حتی بر ترسهایشان به خوبی غلبه میکنند تا آنرا درست انجام دهند. این کتاب درباره دختربچهای به اسم ایزی است که عروسکی به نام راسو دارد. ازنظر راسو زندگی خیلی خوب است اما ایزی اینطور فکر نمیکند. ایزی از تاریکی میترسد، از افتادن، از عنکبوت و… تا اینکه یک روز راسو گم شد.
درباره کتاب ایزی و راسو بیشتر بدانید: