




کتاب فیلو، فیل کوچولوی خاکستری
98,000 تومان
- نویسنده: محمدرضا شمس
- تصویرگر: فاطمه خسرویان
- مشاورتصویر: مسعود مجاوریآگاه
- ویراستار: زهره دودانگه
- سال چاپ: اول/ 1403
- پیشنهاد سنی ما: 4 سال به بالا
- موضوع: کمرویی اجتماعی/ تربیت جنسی
فیلو، فیل کوچولوی خاکستری
خلاصه داستان:
صبح بود؛ فیلو، فیل کوچولوی خاکستری، مثل هر روز به تنهایی در جنگل راه افتاد. هوا آرام بود و جنگل پر از شور و نشاط. فیلو به خرگوش و سنجاب رسید که مشغول بازی «گرگم به هوا» بودند.
دلش خواست بگوید: «من هم میتوانم با شما بازی کنم؟ من هم این بازی را خیلی دوست دارم.» اما جرأت نکرد و ساکت ماند. مثل همیشه، حرفش را در دلش نگه داشت و به راهش ادامه داد. بعد به لاکپشت و خارپشت رسید که مشغول بازی قایمباشک بودند.
باز هم دلش خواست بگوید: «من هم میآیم با شما بازی کنم. من هم قایمباشک را خیلی دوست دارم.» اما باز هم ساکت ماند و چیزی نگفت.
مثل هر روز، تنها به تماشای بازی آنها ایستاد و سپس به راهش ادامه داد. سپس به کرگدن و زرافه رسید که در حال آببازی بودند. فیلو باز هم نتوانست از آنها بخواهد که به بازی دعوتش کنند. این بار هم ساکت ماند و فقط به آنها خیره شد.
آفتاب به آرامی روی صورتش تابید و کمکم خوابش گرفت. چشمهایش را بست و در همان حال، ناگهان احساس کرد بوی بدی به صورتش میخورد. با تعجب چشمهایش را باز کرد و دید یک روباه بزرگ کنارش ایستاده است. فیلو سریع خودش را عقب کشید، اما روباه با نگاهی مرموز به او نزدیکتر شد. حالا فیلو باید چه کار میکرد؟
********
این داستان را میتوان از چند منظر بررسی کرد:
۱. بیان یک نکته مهم برای کودکان مراقبت از بدن خود یکی از مهمترین درسهایی که باید به کودکان آموزش داد، این است که اجازه ندهند کسی غیر از والدین و بدون دلیل به بدن آنها دست بزند. این آموزش باید از همان دوران کودکی آغاز شود. کودکان به دلیل تجربهی کم، ممکن است نتوانند نیّت اطرافیان را به درستی تشخیص دهند.
بسیاری از آنها وقتی فردی بزرگتر به آنها نزدیک میشود و قصد لمس بدنشان را دارد، ممکن است فکر کنند این کار از روی محبت است و خطر را درک نکنند. کتابهای کودکان یکی از بهترین راهها برای آموزش این مفاهیم هستند.
کودکان در حین خواندن داستانها، به طور ناخودآگاه این درسها را یاد میگیرند و در موقعیتهای خطرناک بهتر عمل میکنند. داستان فیلو نیز یکی از این کتابهاست که به کودکان یاد میدهد چگونه در موقعیتهای ناخوشایند واکنش نشان دهند.
۲. از منظر شخصیتپردازی. فیلو، فیل کوچولوی خاکستری، شخصیت اصلی این داستان است.
با وجود جثهی بزرگترش نسبت به دیگر حیوانات، او نمیتواند حرف دلش را بزند و از جمع دور میافتد. این ویژگی فیلو نشاندهندهی کمرویی و ناتوانی او در بیان احساساتش است. این موضوع چندین بار در داستان تکرار میشود و فیلو هر بار ساکت میماند و نمیتواند از آنها بخواهد که به بازی دعوتش کنند.
این ناتوانی در بیان احساسات، فیلو را از جمع دور میکند و در نهایت او را در موقعیت خطرناکی قرار میدهد. روباه، که نماد یک فرد خطرناک است، به فیلو نزدیک میشود و قصد دارد به بدن او دست بزند. اینجا دیگر مسئله بازی نیست، بلکه یک موقعیت خطرناک است که فیلو باید از آن فرار کند.
روباه نیز با ویژگیهای منفیاش به خوبی تصویر شده است، بهخصوص زمانی که نفس بدبو به صورت فیلو میزند و خطر را به او یادآوری میکند.
۳. از منظر تصویرگری تصویرگر نیز با استفاده از تکنیکهای جالب، شخصیتها را به خوبی به تصویر کشیده است.
سر بزرگ فیلو نماد فکر و اندیشه اوست، اما او در ابتدا نمیتواند از این فکر بزرگ استفاده کند. در صحنههای بازی نیز تصویرگر با دقت و ظرافت، شادی و نشاط کودکان را نشان داده است. بهعنوان مثال، در صحنه قایمباشک، لاکپشت خودش را بین گیاهان پنهان کرده و فقط چشمهایش دیده میشود، در حالی که خارپشت با دستش سایهبانی برای چشمهایش درست کرده و به سمتی دیگر نگاه میکند، گویی میداند لاکپشت کجاست اما نمیخواهد بازی زود تمام شود.
در صحنه آببازی نیز زرافه با برگ نیلوفر آب به اطراف میپاشد و قورباغهها یا روی برگها نشستهاند یا خود را به داخل آب انداختهاند. این صحنهها پر از شادی و انرژی کودکانه است و فضای بازی را به خوبی نشان میدهد.
۴. از منظر صفحه آرایی؛ اگر به صفحه آرایی و نحوه چینش جملات در این داستان دقت کنیم، به طور مثال متوجه میشویم که صفحهآرا با استفاده از فونت درشت برای برخی واژهها مانند «خیلی» و «بیشتر»، به شکلی هنرمندانه بر شدت عصبانیت فیلو تأکید کرده است.
این واژهها نهتنها با فونت بزرگتر، بلکه با سبکی متفاوت از بقیه متن نمایش داده شدهاند تا احساسات خروشان شخصیت را به خواننده منتقل کنند. همچنین، جملات کوتاه و گاه تککلمهای در متن، بهگونهای تنظیم شدهاند که گویا فیلو از شدت خشم قادر به بیان جملهای کامل نیست.
این شیوهی نگارش، بهخوبی حالات درونی شخصیت را بازتاب میدهد. با این حال، زمانی که فیلو به یاد گفتههای پدرش میافتد، جملات بهصورت کامل و روان بیان میشوند؛ گویی او در این لحظه بر احساساتش مسلط شده و توانسته است افکارش را بهدرستی و با آرامش بیان کند. این تغییر در ساختار جملات، بهخوبی نشاندهنده تحول درونی شخصیت است. جمعبندی داستان فیلو نه تنها یک داستان سرگرمکننده است، بلکه درسهای مهمی نیز برای کودکان دارد.
این داستان به کودکان یاد میدهد که چگونه در موقعیتهای خطرناک واکنش نشان دهند و از خود محافظت کنند. همچنین، اهمیت بیان احساسات و حضور در جمع را به آنها یادآوری میکند. نویسنده و تصویرگر هر دو به خوبی از عهده انتقال این مفاهیم برآمدهاند و داستانی جذاب و آموزنده خلق کردهاند.
پیشنهاد برای والدین، آنها میتوانند از این داستان به عنوان ابزاری برای گفتوگو با کودکان دربارهی اهمیت بیان احساسات و مراقبت از خود استفاده کنند. همچنین، میتوانند با پرسشهایی مانند: «اگر تو جای فیلو بودی، چه کار میکردی؟» کودکان را به تفکر و مشارکت بیشتر تشویق کنند. این روش نه تنها باعث تقویت مهارتهای اجتماعی کودکان میشود، بلکه به آنها کمک میکند تا در موقعیتهای مشابه بهتر عمل کنند.
نتیجهگیری
فیل کوچولوی خاکستری، با ترکیب جذابیت داستانی و آموزش مفاهیم مهم، اثری ارزشمند برای کودکان است. این داستان به آنها یاد میدهد که چگونه با اعتماد به نفس و شجاعت، از خود محافظت کنند و در عین حال، از زندگی لذت ببرند.
پشت جلد
یک دفعه، نفس بدبویی ریخت تو صورت فیلو!
چشمش را باز کرد. یک روباه گُنده کنارش بود. تند خودش را کشید آن طرفتر.
روباه خندید. یواش یواش یواش گفت:«چه گوشهای قشنگی! میذاری به گوشهات دست بزنم؟»
مادر فیلو گفته بود: «هیچکس حق نداره به بدن تو دست بزنه.»
فیلو ترسید. نمیدانست چه کار کند…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.