گربه خرابکار داستان یک گربهی خانگی را روایت میکند که پیش از این گربهی خوبی بوده اما به یکباره خشمگین و پرخاشگر میشود و زمین و زمان را به هم میریزد! خط داستانی اینطورآغاز میشود که: «پیشی کوچولو همیشه گربه خرابکاری نبود. قبلا گربه خوبی بود. تا اینکه یک روز…»
همهچیز بر خلاف میل گربه شده و انتظاراتش برآورده نمیشود. هیچکدام از چیزهایی که دوست دارد در اختیارش قرار نمیگیرد. بنابراین همهچیز را به هم میریزد و میشکند.
روزی که غذای مخصوص گربه تمام میشود، صاحبان خانه برای او به جای غذاهای محبوبش، خوراکیهای رژیمی و بدمزه در نظر میگیرند. تصمیمی که گربه را به شدت خشمگین میکند. غذاهایی مثل مارچوبه، چغندر، گلکلم، شوید، رازیانه و… که در واقع خوراکیهایی از گروه سبزیجات، حبوبات و گیاهان هستند و هیچ یک از اینها باب طبع دل گربهی داستان و ذائقهی حیوان گوشتخوار نیست!
حالا گربهای بسیار عصبانی و خشمگین از وضع موجود، وحشیگری میکند و همه چیز را در هم میشکند. پرداختن و توجه به موضوع مهم وگاهی همهگیر «پرخاشگری در کودکان» اهمیت دارد. گاهی وقتی کودک به خواستهاش نمیرسد، رفتارهای تند و پرخاشگرایانهای از خود بروز میدهد.
رفتارهایی که روانشناسان کودک انواع آنها را دستهبندی کرده، و برای حل آن راهکارهایی پیشنهاد میکنند. یکی از این راهکارها تخلیهی کودک با استفاده از قوهی تخیل است، اتفاقی که در مجموعهی گربه خرابکار میافتد.
این داستان دقیقاً زمانی برای کودک جذاب میشود که میتواند با آن شیطنتها همذاتپنداری کند و با گربه ی شلوغ و ناآرام داستان همراه شود. یعنی همان هدف نهایی که در کتاب مشهور «آنجا که وحشیها هستند» اثر موریس سنداک نیز وجود دارد.
کتابی تصویری و پر از هیجان که مخاطب را با شیطنتها و خرابکاریهای کاراکتر اصلی داستان همراه میکند. در این اثر هم پس از اینکه مخاطب تصویر آن خرابکاریهای شیرین و پرهیجان را به صورت اغراقشده دید و تخلیه شد؛
غذاهای مورد علاقهی گربه سر میرسند. بدین ترتیب در شخصیت عصیانگر گربه ی خشمگین رضایتی نسبی حاصل شده تا نیرویی سراسر شرور و ناآرام، آرام بگیرد.
گربه خرابکار که متوجه اشتباهات خود شده، از این همه بههمریختگی شرمنده میشود. او کمکم دستبهکار شده با جمع کردن هرآنچه که به هم ریخته بود، درصدد جبران برمیآید. حالا کودک با گربهی خرابکار همراه میشود و بههمریختگیها را مرتب میکند.
آرامش پس از طوفانی که در پایان بندی اثر «موریس سنداک» هم به وضوح دیده میشود. گربه خرابکار سرآخر به اتاقش برگشته و میخواهد با معذرت خواهی غذایش را بخورد. در واقع ساختن دوبارهی ویرانگریها میتواند پیامآور نوعی از مسئولیتپذیری و حصول نظم باشد. همانند وقتی که کودکان اسباببازی های خود را کف اتاق میریزند و موظفند بعد از بازی کردن هر آنچه را که ریختند جمع کنند و در جای قبلی خود قرار بدهند.
این کتاب با تکیه بر تصاویر بزرگ و پر از جزئیات، و ایجاد موقعیت طنز به خوبی صحنههای خرابکاری را شرح میدهد و با رنگآمیزیهای مناسب، انواع خوراکیها و مواد غذایی را به کودکان معرفی میکند. مثل تصاویر نزدیک و واضحی از مارچوبه، ترب کوهی، گلکلم، رازیانه، تره فرنگی، ریواس و…که ممکن است مخاطب کتاب بعضی از آنها را از نزدیک ندیده و با آنها آشنا نباشد.
گیاهانی که برای گربه ها خوراکیهای خوشمزهای نیستند اما میتوانند برای انسانها مناسب، خوشمزه و مفید باشند. در ادامه خوراکیهایی گوشتی و البته غیرمتعارف و خندهدار، به عنوان غذای محبوب گربه ها معرفی میشوند که میتوانند به گونههای مختلف جانوران در اقلیمهای متفاوت هم اشاره داشته باشند. همانند: «یک دسته صاریغ سفارشی، شیرینی قلوهی کانگورو، سوشی کوسه، ناگت بلبل، پاستای کرگدن و…»
در واقع معرفی جانورانی از اقلیمهایی متفاوت و خوراکیهای مختلف به کودکان این امکان را میدهد که در پیدا کردن سلیقهی خود تفکر کنند و حق انتخاب داشته باشند. به این فکر کنند که به راستی خوراکی موردعلاقهی آنها چیست؟ آیا پیش از این، به اینکه کدام غذا را بیشتر از بقیه دوست دارند، فکر کرده بودند؟ آیا میتوانند حدس بزنند که غذای حیوانات دیگر چیست؟ گربه ها، سگ ها، حیوانات اهلی و یا وحشی چه چیزی را بیشتر دوست دارند؟
در بخشی از کتاب که مربوط به زمان عصبانی بودن گربه خرابکار است میخوانیم: « پس او نینی را اذیت کرد/ روی تخت پرید/ چراغ خواب را انداخت/ تنبل و ولگرد شد/ با مامان بد رفتاری کرد/ کرواتهای بابا را خراب کرد/ ظرفش را برگرداند و با همه سر لج افتاد.»
کتابهای دیگری هم با محوریت شخصیت گربه خرابکار منتشر شده است که در کنار هم یک مجموعه را میسازند که به مسائل و دغدغههای مختلف کودکان میپردازند، کتابهایی مثل:
گربه خرابکار حمام میکند، گربه خرابکار تولدت مبارک، گربه خرابکار بازی رایانهای دوست ندارد.
منبع: وینش