کتاب هر وقت خوکها پرواز کنند
حتماً برای شما هم پیش آمده که از روی بیحوصلگی، مورد تأیید نبودن خواستهی فرزندتان یا دلایل دیگر، با بهانه ها و شروط نشدنی، آنها را دست به سر کردهاید. مثلاً شرطی گذاشته اید که خودتان هم میدانید امکان انجامش وجود ندارد.
کودکان اغلب در مقابل شروط شما کوتاه نمیآیند و آنقدر پافشاری میکنند تا در پایان شما را قانع کنند. گاهی وقتها این نشدنیها چنان ساده هستند که شما حتی فکرش را هم نکرده بودید.
مثل گاو این قصه.
اسم گاو این داستان رالف است. او در چمنزاری نزدیک یک شهر زندگی میکند. یک روز رالف از پدرش خواست که برایش یک دوچرخه بخرد. جواب پدر این بود:
– گاوها که نمیتوانند دوچرخهسواری کنند رالف!
جواب رالف این بود:
– بله فعلا نمیتوانند.
رالف بازهم درخواستش را تکرار کرد و جواب پدر همان بود. دست آخر برای اینکه رالف دست از سرش بردارد گفت: «باشد رالف! هر وقت خوکها پرواز کنند من هم برای تو دوچرخه میخرم.»
اینجاست که خلاقیت رالف به کار میافتد و امر محال را ممکن میکند.
گاوها دوچرخهسواری نمیکنند، همان طور که خوکها پرواز نمیکنند. اما رالف، میداند که خواستن، توانستن است. او شرایط را تغییر میدهد، کارهایی میکند که تا به حال یک گاو آنها را انجام نداده است. او برای داشتن دوچرخه، به خوکها کمک میکند، تا پرواز کنند.
این فانتزی جانوری با متنی چند لایه و عمیق را نشان میدهد که همه افراد قادر به انجام هر کاری که بخواهند هستند؛ تنها باید به خواسته خود ایمان داشته باشند و در انجام خواسته های خود کوشا باشند. ممکن است که فعلا ما نتوانیم کارهایی را انجام بدهیم، اما اگر تلاش کنیم و راه حل مناسبی می یابیم و میتوانیم کارهای دور از ذهن و غیرممکن را نیز انجام بدهیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.