اودو شیری که دیگر تنها نیست
شیری که تنها نیست
اودو در یک خانه بزرگ زندگی میکرد.
این خانه از پدرش به او رسیده بود. پدر اودو یک رئیس درستوحسابی بود. اودو هم میخواست بعداً مثل پدرش رئیس شود. او دوست داشت توی بالکن بایستد، یک نوشیدنی خنک دستش بگیرد و برای حیواناتی که از خیابان رد میشدند دست تکان بدهد. او همهچیز داشت. همهچیزهای که آرزوی یک شیر بود. فقط گاهی وقتها خیلی احساس تنهایی میکرد مثلاً وقتیکه مجبور بود شمعدانیها را آب بدهد. یک شب قبل از خواب تصمیم گرفت یک کارمند استخدام کند چون اینطوری هم رئیس میشد و هم از تنهایی درمیآمد. برای همین یک آگهی نوشت.
اگر بپرسید یک کتاب کودک خوب چه ویژگیها دارد به اولین پاسخ این است که شخصیت آن کودک باشد. حالا فرقی نمیکند حیوان باشد یا انسان و وقتی میگویم کودک باشد به معنی این نیست که سن و سال کمی داشته باشد. باید خصوصیات یک کودک را داشته باشد.
اودو در این داستان یک شیر بزرگسال است که میخواهد مثل پدرش رئیس شود. از تصویرش هم بهراحتی میشود فهمید بزرگسال است اما ویژگیهایی او را به کودکان نزدیک میکند. کافی است به همان دستگاه پشمک ساز در خانهاش توجه کنیم یا علاقهاش برای فشفشههای موشکی. همین دوتا کافی است که بگویم با یک کودک روبرو هستیم و طبیعی هم هست که کودکان به سمت این کتاب و شخصیت شیر بروند.
اما نکته مهم کتاب”اودو شیری که دیگر تنها نیست” به نظرم چیز دیگری است؛
اودو هم میخواهد رئیس باشد هم تنها نباشد. با آمدن گورخر زندگی او تغییر میکند. گورخر به او نشان میدهد اگر میخواهد تنها نباشد باید دست از رئیس بازی بودن بردارد و یاد بگیرد در زندگی با دیگران شریک شود.
به نظرم نویسنده بیهدف قهرمان داستانش را شیر انتخاب نکرده. میخواسته از طریق شیر معنایی را که در دل کتاب است بهتر منتقل کند. شاید اگر حیوان دیگری شخصیت اصلی کتاب بود معنای داستان به این خوبی جا نمیافتاد.
بیشتر بدانیم
*هرچه بیشتر باهم باشیم، کمتر تنها هستیم!*
بیشتر بخوانیم
کتاب پادشاه کوچک
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.