درخت دستکشی
ماجرای کتاب “درخت دستکشی” از گمشدن یک دستکش شروع میشود.
پسرکی که لنگهی دستکش خود را گم کرده به قسمت اشیا گمشده میرود. اما لنگهی دستکش را آنجا پیدا نمیکند. در عوض لنگهی دستکش دیگری برمیدارد که مثل دستکش خودش نیست. وقتی دستکش را به دست دارد بقیه مسخرهاش میکنند چون ازنظر آنها او مثل بقیه نیست.
پسرک که ناراحت شده متوجه چیز دیگری میشود؛ اینکه بیشتر کسانی را که میشناسد باهم هستند.
مثل آقای بووار و دوستانش یا خانم برژت و گروهش که به خانمهای بافنده معروفاند. همچنین آن لودیوین و دوستانش. تنها اوست که گوشهگیر است و همه کارهایش را بهتنهایی انجام میدهد.
پسرک داستان ما یک دوست منحصربهفرد دارد. دوستی با ۵۰۰ سال سن.
درخت بلوط قدیمی که بالا رفتن از ان و پنهان شدن میان شاخ و برگهایش، بهترین سرگرمی پسرک است. درآن جا پسرک شاهد مناظر جالبی است. اما بهار که از راه میرسد…
هیچکس را از تنهایی گریزی نیست. این تنهایی دلایل بسیاری دارد اما شایعترین نوع آن، تنهایی کسانی است که مثل دیگران نیستند.
کسانی که به این خاطر از سمت جامعه طرد میشوند. گاهی این طرد شدن همراه با به سخره گرفته شدن آنهاست و همین باعث میشود که این افراد احساس تنهایی و جاافتادگی داشته باشند.
در این میان افرادی هستند که وقتی در این موقعیت قرار میگیرند خود را میبازند اما کسانی هم هستند که سعی میکنند از این تنهایی به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. مثل پسرک این داستان.
بلوط قدیمی پانصدساله نشان دهندهی عمق تنهایی پسرک است با اینکه حتی دارد خشک میشود. اما پسرک کاری درخشان با آن میکند.
کتاب به کودکان یاد میدهد که چگونه در تنهایی خود دچار مشکل نشده و از آنیک موقعیت بهتر بسازند.
پشت جلد
من گوشه گیرم و تنهایی را دوست دارم.
خودم تنهایی کارهایم را میکنم.
یک وقت خیال نکنید به من بد میگذرد، نه!
از خیلی کارها خوشم میآید، اما یکی را از همهشان بیشتر دوست دارم؛ بالا رفتن از درختم!
بیشتر بدانید
کتاب “درخت دستکشی” یک انیمیشن کوتاه هم دارد. برای دیدن آن در تصویر جلد کتاب روی علامت کلیک کنید.
روشنک –
خوبه صفحات و نقاشی و داستان در مورد مرگه
زیبا –
داستان فوق العاده زیبایی داره ولی پیشنهاد میکنم تصویر جلد کتاب را تغییر دهید.
ادمین –
پیشنهاد شما حتما به همکاران میچکایی انتقال داده میشود. از حسن نیت شما سپاسگزاریم.