آداگات و سمفونی شیطان
آداگات بعد از دوچرخهسواری با دوچرخه زین اسبیاش و گفتگو با دوستانی که با او در این دوچرخهسواری همراه هستند به اتاقش میرود. اما قبل از رسیدن به اتاقش با تابلوهایی که در قصر هستند روبرو میشود. چند تابلو از بانوهای گذشتهی قصر تا امروز.
آخرین تابلو تصویر مادربزرگ و سپس مادرش هستند. مادرش بندباز معروفی بود که یکبار هنگام بندبازی از روی بند افتاد و جانش را از دست داد. یاد مادر آدا را غمگین میکند اما در قصر آنقدر چیزهای عجیبوغریب هست که خیلی زود غم و غصه را کنار میگذارد چراکه بهیاد میآورد زندگی جریان دارد.
او وارد اتاقش میشود. هنگامیکه به سمت صندوقخانه میرود صدای خروپفی را میشنود. کمی جلوتر درجایی که لباسها و شنلها آویزان هستند موجودی را میبیند که سُم دارد. یک نگاه کافی است تا متوجه شود با یک بز انساننما روبرو است… .
یکی از ویژگیهای مجموعه آداگات وجود شخصیتهای متعددی است که نهتنها در کل مجموعه بلکه در تکتک داستانها دیده میشوند.
شخصیتهایی که نهفقط ازنظر جثه و شکل و شمایل باهم فرق دارند حتی ازنظر خصوصیات اخلاقی و رفتاری با هم متفاوت هستند. بعضی از این شخصیتها خیلی هم بامزه هستند. مثل همین بز انسان نما شاون نام دارد. علاوه بر تنوع شخصیت در این مجموعه میتوان تنوع مکان را دید. تنوعی که از طریق تصاویر به خواننده ارائه میشود. این تنوع شخصیت و مکان باعث میشود که خواننده با محیط متفاوتی روبرو شود.
نویسنده تمام تلاشش را کرده است چه در تصاویر و چه در متن این تفاوت را نشان بدهد. مثل قطار غذا که از دیوار وارد اتاق میشود و روی هر واگنش غذایی مخصوص گذاشتهشده است.
برای خواننده کودک یا حتی نوجوان چنین مجموعه و کتابهایی میتواند جذاب باشد مخصوصاً اگر در محیطی تکراری قرارگرفته باشد. در واقع نویسنده و تصویرگر دست او را میگیرد و از محیط کسلکننده که در آن زندگی میکند خارج و به محیطی میبرد که مانندش را تابهحال ندیده. این یک سفر خیالی برای خواننده است سفری که در انتها نگاه او را به محیط خود عوض کرده و درصدد تغییر آن برمیآید.
این بار هم مثل دفعات قبل کریس ریدل در آغاز رمان کلیدواژههایی را میگذارد که وقتی رمان را ادامه میدهیم متوجه میشویم ماجرا چه بوده است و چرا چنین شروع شده است.
پشت جلد
سفر به هزارتوی کاخی اسرارآمیز
مشهورترین موسیقیدانان دنیا به کاخ گستلیگورم آمدهاند تا در جشنوارهی بزرگ موسیقی شرکت کنند.
اما ماجراهای عجیبی اتفاق میافتد: مادربزرگ آدا میخواهد همسری شیکپوش برای پدر او پیدا کند، یک بز انساننما سر از کمد اتاق آدا درمیآورد و مَلتراورس هم مثل همیشه مشغول حقهبازی است.
در میان این هیاهو، آدا همهی تلاشش را میکند که مراسم طبق برنامه پیش برود…
برنا –
امکان ارسال این مجموعه آداگات برامون هست؟!
نیلا –
من عاشقشم همه جلدهاش رو دارم خیلی خوبن
طه –
لطفا تخفیف بیشتری بزارید برای کتاب ها ، به خصوص این کتابهایی که مجموعه ای هستند
ادمین –
نظر شما ثبت شد، حتما در خریدهای بعدی اِعمال خواهد شد.