آداگات و روح موش
همه چیز از آن شب تاریک و صدایی که آداگات را بیدار کرد، شروع شد. آداگات پرسید: “کی آنجاست؟”
آدا تنها فرزند جناب لرد گات، شاعر و دوچرخه سوار مشهور است که در کاخ گستلی روم زندگی می کند. مادر آدا یک بندباز معروف بود که طی حادثه ای جانش را از دست داده بود. از آن به بعد پدر آدا یعنی لرد گات تنها زندگی می کرد و تقریبا در را به روی همه بسته بود. حتی با دخترش آدا هم خیلی کم دیدار می کرد . لرد گات هر وقت که مشغول نوشتن نبود سوار بر دوچرخه زین اسبی اش پگاسوس می شد و در حیاط کاخ به سمت تزیینات باغ تیراندازی می کرد. با این اوصاف آدا مثل پدرش تنها بود.
آدا دوباره پرسید کی اونجاست؟ این بار از میان سایه ها صدایی نازک گفت “منم.” و آن کسی نبود جز روح یک موش. روح موشی که در تله افتاده بود. اسم موش ایسما بود و از آداگات خواست که با او برود و تله را جمع کند قبل از این که موش های بیشتری به دام بیفتند.
آدا قبول می کند و این آغاز ماجرایی است که به میهمانی بزرگی در قصر لرد منتهی می شود. ماجرایی جالب و پر از شخصیت های عجیب و غریب.
کریس ریدل در این رمان شخصیت های متعددی را خلق و به صحنه آورده است. مهارت او در تصویرگری، صحنههای زیبایی با جزئیات بسیار خلق میکند.
جزییاتی که از شرح شخصیت های متعدد شروع می شود و به شرح قصر و زندگی در آن می رسد. شخصیت هایی که کریس ریدل در این داستان وارد صحنه کرده است گاهی از افسانه ها و اسطوره ها بیرون آمده و گاهی هم از دل رمان ها (مثل شخصیت تریستام شندی که از دل یک رمانی که توسط لارنس استرن نوشته شده) بیرون کشیده شدهاند.
در ضمن فکر نکنید او فقط شخصیتها را خلق کرده تا رمانش طولانی شود! هرکدام از این شخصیتها برای خودشان جایگاه و کارکردی خاص دارند.
به عنوان مثال، ایسما، روح موشی که به دنبال آدا آمده است، مانند نخ تسبیحی، همه ماجراها و شخصیتها را به هم ربط میدهد و هربار که سرو کلهاش پیدا میشود، آداگات را دنبال ماجرای تازهای میکشاند.
رزا –
من مجموعه این کتاب رو میخوام.سریع ترین روش ارسالتون برای شهرستان ها چیه؟
ندا –
داستان تخیلی خوبی بود امیدوارم بقیه جلد هاش هم همینطوری باشه