باستر خرگوشه عاشق خواندن است
باسترخرگوشه عاشق خواندن بود. خواندن درباره دزدان دریایی…
جادوگرها و حتی دایناسورها آنقدر میخواند که گاهی به نظر میرسید میخواهد سرش بترکد اما از این خبرها نبود او همچنان به خواندنش ادامه میداد تا این یک روز دوستانش آمدند و همه باهم گفتند: «سلام باستر میآیی برویم بیرون بازی کنیم؟»
باستر خندید و گفت: «البته که میآیم، اما بعدازاین که کتابم را تمام کنم. اینیکی، ماجرای دزدان دریایی است.»
بلا خواهر خرگوش کوچولو گفت: «تو هم که همیشه سرت وی کتاب است. لیلی بازی خیلی بیشتر کیف میدهد.»
فرانسین قورقوری کرد و گفت: «همه کتابها کسلکنندهاند. وقتی میتوانی بپر بپر کنی چرا باید کتاب بخوانی؟»
آیا واقعاً حرفی که فرانسیس قوری قوری گفت درست است. خب برای اینکه بدانیم واقعاً حرفش درست است یا نه باید ادامه داستان “باستر خرگوشه عاشق خواندن” را بخوانیم.
ولی همه به خوبی میدانیم بپربپر کردن قورباغهها بزرگترین سرگرمی آنهاست. البته این موضوع در داستان”باستر خرگوشه عاشق خواندن” و با این موضوع بیشتر استعاره از عدم تمرکز و جنب و جوش زیادس است.
به همین دلیل به نظر میرسد مخاطب کتاب فقط بچهها نیستند. بلکه نکته جالب آموزشی آن بیشتر برای بزرگترهاست؛
اینکه بدانند هر کودکی به روش منحصر به خودش آموزش میبیند و از کارها لذت میبرد. الزام سلامت عقل خواندن بیش از حد و سلامت جسم جنب و جوش زیاد نیست.
قدیمیها می گفتند: کودکی سالم است که شلوغ و پر جنب وجوش باشد. اما این طرز فکر امروزه با توجه به پیشرفت علم روانشناسی و … قابل قبول نیست.
نکتهی دیگری که این کتاب به خواننده میآموزد این است که چگونه کتابِ مناسب کودکانمان را انتخاب کنیم.
بیشتر بخوانید
از همین مجموعه دو عنوان دیگر، “باستر خرگوشه عاشق نوشتن است” و “باستر خرگوشه عاشق یادگرفتن است” را نیز میتوانید بخوانید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.