




کتاب آبی
105,000 تومان
کتابی دلگرمکننده که کودکان را تشویق میکند تا احساسات خود را ابراز کنند و دربارهی آنها حرف بزنند.
- نویسنده: سارا کریستو
- تصویرگر: سارا کریستو مترجم: هستی خیبر
- پیشنهاد سنی ما: 4 سال به بالا
- سال چاپ: اول/1403
- موضوع: کنترل احساسها
آبی
روزی دخترک این داستان صاحب رازی شد. او از همان اول تصمیم گرفت نام رازش را آبی بگذارد. آبی شکل یک موجود خیالی بود.
موجودی که هم بزرگ بود و هم کمی ترسناک. آبی بیشتر مواقع همراه او بود. گاهی پشت سر دخترک میایستاد و دست روی سرش میگذاشت. در اتوبوس باعث میشد که دختر مضطرب شود و در زمین بازی احساس خجالت کند.
وقتی در مهمانی یا جشن تولد بود آنقدر نگران میشد که اصلا نمیتوانست شاد باشد چون آبی جوری مقابلش میایستاد که نمیتوانست کسی را ببیند، انگار میگفت: تو برو کنار تا فقط من باشم.
راز باعث شده بود که دخترک برای همه چیز اضطراب داشته باشد. خیلی هم تلاش میکرد که او را نادیده بگیرد. اما چگونه میتوانست موجود بزرگی را نادیده بگیرد که همهجا حضور داشت؟
این راز کمکم باعث شد نتواند خوب بخوابد. تا این که یک روز فکری به ذهن دخترک رسید و بعد برایش اتفاقی افتاد.
انسانها در دوران کودکی با مشکلات زیادی روبرو میشوند که در شکل و قالبهای متفاوتی خودش رانشان میدهد. از مسائل جسمی تا موضوعات روحی و روانی. شاید اغراق نباشد که بگویم گاهی کودکان بیشتر از بزرگترها دچار مشکلات روحی و روانی میشوند و آسیبهایی در درونشان پیدا میشود، که به شدت آنها را اذیت میکند.
بسیاری از این کودکان بنا به دلایلی نمیتوانند آنچه که باعث اذیت روح و روانشان شده به دیگران بگویند. حتما میدانید کلید حل بسیاری از مشکلات روانی، گفتگوست. چرا که مشکلات روحی و روانی مثل مشکلات جسمی نیستند که بهراحتی خودشان را نشان دهند.
وقتی کودکی دچار کوچکترین بیماری شود، جسمش فورا آن را نمایش میدهد و والدین برای درمانش اقدام میکنند. اما در مورد مسائل درونی مثل ترس، اضطراب و… چنین نیست.
در بسیاری مواقع کودکان حتی وحشت دارند ترسهایشان را برای دیگران بازگو کنند. میدانید چرا؟ اول اینکه نگرانند آنچه میگویند باورپذیر نباشد و اطرافیان آنها را مسخره کنند و دوم اینکه تصور میکنند بیشتر از جانب همان ترس مورد اذیت واقع شوند. بچهها تلاش میکنند آن را پنهان کنند تا شاید دست از سرشان بردارند. اما نمیدانند وقتی چیزی را در ذهن پنهان کنند بیشتر اذیت میشوند.
این کتاب هم یکی از همین مشکلات را بازگو میکند. دخترک رازی دارد که نمیتواند آن را به دیگران بگوید و چون به دیگران نمیگوید راز آنقدر بزرگ و گنده میشود که نمیگذارد درست زندگی کند.
نویسندهی کتاب آبی چون خود تصویرگر است آن را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشده است. راز شکل هیولا مانند دارد اما زیاد هم وحشتناک نیست.
داستان خیلی سریع شروع میشود:
-«یک روز رازی داشتم که هیچکس نمیتوانست آن را ببیند.»
-تصمیم گرفتم اسمش را بگذارم آبی
درست از لحظهای که دخترک اسمی برای آن انتخاب میکند برای خواننده هم قابل دیدن میشود.
در اولین تصویر هیولایی پشت سر دخترک میبینیم. یکطرف ایستاده و دستش را روی سر او گذاشته است. دخترک هم بیحرکت است. تصویر میگوید دخترک با داشتن چنین رازی حتی نمیتواند بهراحتی حرکت کند. این یعنی زندگی عادی او مختل شدهاست.
در اینجا هماهنگی متن و تصویر فوقالعاده عالی است. نویسنده در متن هیچ توضیحی نداده است اما تصویر کاملا گویاست که دختر دچار چه مشکلی شده. این عدم حرکت و عدم لذت بردن در زندگی در صفحات بعدی کتاب ادامه دارد. نویسنده جملات کوتاهی برای داستان انتخاب کرده و بار اصلی روایت را بر دوش تصویر گذاشته است.
تصاویر در کنار جملات کوتاه اثر را تبدیل به کتابی مناسب برای کودکان کرئده است. کتابی که به معنای واقعی تصویری است.
در اینجا با ویژگی خوب تصاویر و هماهنگی آنها با متن میتوان اضافه کرد که چنین کتابی برای کودکانی که دچار مشکلاتی شبیه این هستند بسیار مناسب است.
کودکانی که مشکلی مثل دخترک داستان ما دارند اگر هم نتواند آن را به دیگران بگویند میتواند با خواندن این کتاب از تجربهی او استفاده کرده و یا راهحلی برای مشکلشان پیدا کنند. کتابِ کودکِ خوب میتواند نقش مهمی در برطرف کردن ترسها، اضطرابها، خشمها و در یک کلام مشکلات روانی کودکان داشته باشد.
پشت جلد
هیس…
من رازی آبی دارم که بزرگ و ترسناک است!
ولی شاید آبی آنقدرها هم ترسناک نباشد؛
و شاید لازم نباشد که آن را مخفی کنیم.
بههرحال، همهی ما گاهی اوقات احساس آبی بودن میکنیم…
مریم زمانی –
چقدر خوبه این کتاب. حتما میخرمش. بنظرم برای آموزش گفتگو و حرف زدن به بچهها خوبه. گفتگو هم کلید حل مسائل پیچیده ارتباطی
ادمین –
مریم زمانی عزیز؛ از اینکه نظر خود را با ما درمیان گذاشتید ممنونیم. ما در خدمتتون هستیم.