مجموعه تازه واردها
تازه واردها ۱
نیما به همراه پدر و مادر و خواهرش مینا از خانه قدیمیشان به آپارتمانی در آنسوی شهر نقلمکان میکنند. دراین مجتمع آپارتمانی، اتفاقات بسیاری برای نیما و دوستان جدیدش، مجید، امید و پارسا پیش میآید. هر داستان یک بخش از ماجرای زندگی او را در خانهی جدید روایت میکند. علاوه بر دوستان جدید نیما چند شخصیت دیگر هم هستند که در این مجتمع با آنها آشنا میشوید.
جابجایی و تغییر را باید جزء جدایی ناپذیر از زندگی انسان امروزی دانست. البته همه میدانیم که جابهجایی به دنبال خود تغییر ایجاد میکند و هر تغییری میتواند مفید و سازنده باشد.
این جابجایی میتواند از کشوری به کشور دیگر باشد گاهی هم از شهری به شهری دیگر و گاهی هم در یک شهر از یک مکان به مکان دیگر. اما چیزی که در این جابجایی مهم است تغییری است که در زندگی اشخاص ایجاد میکنید. در این داستانها جابهجایی و نقل مکان تغییرات بسیاری برای نیما و حتی خانوادهاش به وجود میآورد.
بنفشه رسولیان در این دو داستان (تازه واردها ۱ و تازه واردها ۲) سعی کرده این تغییر را به شکل ظریفی که همراه با عنصر طنز است نشان دهد و البته همراه با واقعگرایی که در اثر هست. این واقعگرایی باعث میشود که خواننده در این داستانها خودش را در مرکز وقایع ببیند.
به نظرم هر دو جلد (تازه واردها ۱ و تازه واردها ۲) این مجموعه را باید آینه تمام نمایی از زندگی کودکان و نوجوان امروزی دانست. نوجوانانی که مشکلات خاص خود را دارند و درعینحال ویژگیهای خاص خود را.
خوبی این مجموعه و تازه واردها ۱ در آن است که نویسنده سعی نکرده از شخصیتهای خود قهرمان بسازد. آنها را همانگونه که هستند نشان داده است با تمام خوبیها و احیاناً بدیهایشان.
وقتی به تکتک داستانهای این دو مجموعه نگاه میکنیم متوجه میشویم شخصیتهای آن درعینحال که شیطنتهای خاص خودشان را دارند تلاش میکنند تا انسانهای بهتری در یک جامعه شهری باشند.
پشت جلد
امید زد زیر خنده و طوری صدای خندهاش توی زیرزمین پیچید که نزدیک بود سقف روی سرمان خراب شود.
بعد هم در حالیکه بازویش را نشان میداد گفت: آره دیگه وزنه میزنم چه جور.
خوراکی بلند میکنم؛ میوه بلند میکنم پفک و چیپس و شکلات بلند میکنم. آره داداش هرخوراکی که تو خونه ببینم بلند میکنم.
و باز زد زیر خنده …
سیما –
مجموعه قشنگی بود
عطیه عطری –
داستان های جالبی برای بچه ها دارد. دختر من خوشش اومد.