تا حالا شده کسی به رویاهایت بخندد؟برای این‌که کودکان انتخاب درست و مناسبی داشته باشند، بهترین و مؤثرترین کار این است که اجازه دهیم آنها خودشان باشند و نقش خودشان را بازی کنند. رویاها و آرزوهایشان را جدی بگیریم و به آنها نخندیم…
دوستی‌های واقعی پایدار می‌مانند. دوری و اتفاق‌های ناگوار چیزی را تغییر نمی‌دهند حتی اگر افراد واقعاً عوض شده باشند.اگر کسی را دوست داری، باید او را آزاد بگذاری. در این صورت خواهی دید که دوستی پایدار و همیشگی نصیب می‌شود.
استرخرگوشه عاشق خواندن بود. خواندن درباره دزدان دریایی، جادوگرها و حتی دایناسورها. آن‌قدر می‌خواند که گاهی به نظر می‌رسد می‌خواهد سرش بترکد. اما او همچنان به خواندنش ادامه می‌دهد تا این یک روز دوستانش می‌آیند و می‌گویند: می‌آیی برویم بیرون بازی کنیم؟
وقتی مسئولیت چیزی به عهده بچه‌ها باشد، حتی بر ترس‌هایشان به خوبی غلبه می‌کنند تا آن‌را درست انجام دهند. این کتاب درباره دختربچه‌ای به اسم ایزی است که عروسکی به نام راسو دارد. ازنظر راسو زندگی خیلی خوب است اما ایزی این‌طور فکر نمی‌کند.
فلوید برای پایین آوردن بادبادکش که لابهلای شاخ و برگ درخت گیر کرده است، هر لحظه اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. بادبادک فلوید آن بالا بود و هرکاری که به فکرش رسید انجام داد…الیور جفرز یک داستان تصویری خلاقانه نوشته است که در کنار تصاویر طنزش، شگفتی را به بار می‌آورد.
ساعت ۹:۵۹ صبح روز پنج شنبه جودی یک اردک کشید، با کلاه استوانه‌ای و عصا و چکمه‌های از جنس چرم نرم. روی چکمه‌ها، دکمه‌های نقره‌ای گذاشت: یک… دو … آخرین دکمه را که می‌خواست بکشد خودکارش روی هوا درنگ کرد.درست در همین لحظه
یک چیز دیگر» سعی می‌کند شبیه دیگران باشد، اما هرکاری می‌کند، متفاوت بودنش با دیگران آشکارتر می‌شود. مدتی بعد، سرو کله‌ی «چیزی» پیدا می‌شود… همه ما با هم فرق داریم در هر چیزی … کدام‌یک از ما این تفاوت‌ها را درک می‌کند و از دل آنها دوستی می‌آفریند.
داستانی زیبا و لطیف برای آن که به کودکان‌مان بگوببم حق و حقوقی دارند و آن ها را به رسمیت بشناسیم.کودکان به دلیل کوچک و ضعیف بودن به مراقبت و توجه ویژه ای نیاز دارند و این موضوعی است که مورد توجه بزرگترها بوده اما دنیای جدید الزامات خودش را دارد…
شاید اگر در کودکی خیلی کارها را انجام ندهیم، هیچ‌وقت در زندگی فرصت انجام‌شان را پیدا نکنیم. به نظر می‌رسد که برای همه چیز الان وقتشه! کاش می‌توانستیم به کودکان‌مان این موضوع را بیاموزیم. کتابی درباره آینده کودکان اگر امروز به علایق‌شان توجه نشود…
ما فکر می کنیم فقط پرنده‌ها دل دارند و برای همین می زنند زیر آواز. اما، قفس‌ها هم دل دارند و گاهی عاشق پرنده‌ها می‌شوند.عاشق پرنده‌ای که لابهلای میله‌ها زندانی کرده‌اند. و داستان “دل بده،دل بده!” روایت دل و دلدادگی است، از زبانی دیگر و با بیانی دیگر:
بالای دو سال
بالای سه سال
بالای چهار سال
بالای پنج سال
بالای شش سال
بالای هفت سال
بالای هشت سال
بالای نه سال
بالای ده سال
بالای دوازده سال
بالای چهارده سال
داستانی
مهارتهای فردی
محیط زیست
قصههای وقت خواب
علمی
سرگرمی و آموزشی