داستان لالا، ماجرای خیلی از بچه هاست. خصوصاً آن‌هایی که ممکن است گیر پدر و مادر بی حوصله یا کم حوصله افتاده باشند. یا اینکه آنچه که آنان دوست دارند، لزوماً دلخواه بزرگترهایشان نیست. یا اینکه والدین ممکن است فکر کنند که با انجام آن کار ، جان بچه در خطر می افتد…

ادامه مطلب

برایدن خرگوشه دلش نمی‌خواهد اسباب‌بازی‌هایش را جمع‌وجور کند یا سبیل‌هایش را بشوید. او فکر می‌کند زندگی کردن با دوستانش خیلی آسان‌تر است، برای همین تصمیم می‌گیرد تجربه‌اش کند. اما به هر خانه‌ی جدیدی که…

ادامه مطلب

نیکولاس پسری بود که از تاریکی می‌ترسید، از زیر درپوش‌های فاضلاب و حشرات خیلی بزرگ خیلی می ترسید. در عوض بابای نیکولاس از هیچ‌چیز نمی‌ترسید. او سعی می‌کرد مثل بابا شجاع باشد اما به کمک نیاز داشت. تا این‌که صاحب یک دایناسور شد. و اما ماجراهای بابا و دایناسور!

ادامه مطلب

هانا عاشق گوریل‌ها بود و درباره آن‌ها زیاد کتاب‌خوانده بود. حتی نقاشی‌شان را می‌کشید و با دقت به فیلم‌ها نگاه می‌کرد. اما هیچ‌وقت یک گوریل واقعی ندیده بود. پدرش هم فرصت نداشت که او را به باغ‌وحش ببرد. تا این‌که در شب تولد هانا، یک بسته کوچک پایین تختش دیده شد…

ادامه مطلب

جورج یک کودک امروزی است با همه‌ی ویژگی‌های آن؛ او صبح که از خواب بیدار می‌شود می‌داند باید تختش را مرتب کند، با پرشی برود توی بغل مامان، پای پدرش را غلغلک دهد، خواهر خواب‌آلودش را با زنگ بیدارباش بیدار کند،… اما چه چیزی را فراموش کرده؟

ادامه مطلب

داستان شکارچی و سگش درباره یک شکارچی است که توله‌سگی را بزرگ می‌کند و انواع و اقسام فنون شکار را به او می‌‌آموزد. به‌گونه‌ای که سگ یک تخم مرغ را بدون این بشکند در دهان می‌گیرد و جابجا می‌کند. حالا وقتی است که سگ باید در شکار به شکارچی کمک کند…

ادامه مطلب

بالا و پایین خط سفید بین ما زیاد است، نفس گیر است، اما هربار که اتفاق جدیدی می افتد، به همان میزان جذابیت قبلی است. به همین دلیل امکان ندارد کسی این کتاب را انتخاب کند، بخواند و تا آخرش همراه نباشد. اما داستان درباره‌ی چیست؟

ادامه مطلب

جناب شیر این بار کارآگاه ویژه‌اش م. و. س. ج همراه آلبالو (ماشین معروفش)به یک مأموریت قطبی می‌فرستد. مأموریت این است؛ «تعدادی حیوان قطبی که تابه‌حال در باغ‌وحش بوده‌اند را به قطب برسانید.» ناخدا و ملوانان این کشتی همگی پنگوئن هستند. اما…

ادامه مطلب

کافی است به جلد کتاب نگاه کنیم تا هم متوجه شادی و نشاط میان آنها شویم و هم به رابطه عمیقشان پی ببریم.وقتی هم ‌که بین این دو مشکلی به وجود می‌آید ناراحتی و غم و غصه‌ی عمیق و فاصله افتادن بین آن دو به‌خوبی معلوم می‌شود …

ادامه مطلب

چه خوب است آنچه را از گذشته مانده به‌راحتی دور نیندازیم.اگر قرار است از آن استفاده کنیم، باید تغییر در آن به وجود بیاوریم و چه خوب است این را کسی انجام دهد که تجربه زیستن دارد. آنچه از گذشته برای ما مانده میراث فرهنگی ما است.

ادامه مطلب