بینکی گربهی فضایی شرح ماجراجویی و خیالپردازیهای یک گربهی خانگی است که تابهحال پایش را از خانه بیرون نگذاشته است. این کتاب تصویری که اغلب در مربعهای کوچک کادربندیشده قرار دارد، همه چیز را از زاویهی دید بینکی میبیند. بینکی که نمیتواند بهراحتی از خانه بیرون برود، رویاهایش را تصور میکند و در دنیای خیالی خود به کارهای هیجانانگیز دست میزند. بینکی در تخیلات خود فضانورد قدرتمندی میشود که میتواند سفینه و موشک بسازد، با موجودات فضایی بجنگد و آزادانه در فضا پرواز کند.
نویسنده با به کارگیری بنمایهی طنز و تخیل در نشان دادن علاقهمندی یک گربهی خانگی به فضانوردی، سعی داشته کودکان را با رمز و رموز این رشته و جهان ناشناختهی فضا آشنا کند. او در متن داستان برای گربه کارت ماموریت سری صادر میکند، به او شخصیت میدهد و با دادن شرح وظایف مهم، برای او موقعیتهای خطرناک و ماموریتهای پر فراز و نشیب میسازد. البته مدتی طول میکشد تا مخاطب بتواند از ذهن بینکی سر دربیاورد و وارد فضای داستانی شود. در واقع ابتدا باید برای درک بهتر نمادها و مفاهیم داستان از ذهن بینکی رمزگشایی کرد.
بینکی به هر فضایی که خارج از محیط خانه باشد «فضا» میگوید و مکانهای دور از دسترسش همانند حیاط پشتی برای او بخشی از فضاهای ناشناخته هستند. او «حشرات موذی» را «موجودات فضایی» میداند که باید هر چه سریعتر آنها را از بین ببرد. چرا که ممکن است این موجودات فضایی (حشرات) برای آدمهایش یعنی صاحبان خانه ایجاد مزاحمت کنند. این یکی از مهمترین کارهایی است که بینکی در شرح وظایف خود و ماموریت فوقسریاش تنظیم کرده است!
او یک کارت شناسایی بسیار محرمانه دارد که روی کارت نشان رسمی گربههای فضایی و مدرک گواهینامهی او نقش بسته شده است. بینکی با دقت و هوشیاری در حال آمادهسازی تجهیزات فضایی خود است تا برای شناخت بهتر فضا، موجودات فضایی و پرواز به سرزمین ناشناختهها اقدام کند. او در خیالات خود انسانها را وقتی که لباسهای زمستانی میپوشند، شبیه به فضانوردان میبیند. فضانوردانی که میخواهند وارد فضای بیرونی ناشناختهها شوند.
در داستان بینکی، گربه ی فضایی به زیست گربهی خانگی و جهان پیرامون او توجه شده است. حیواناتی که ممکن است به خاطر موقعیت خانهنشینی کمتر به بیرون از خانه برده شوند. نگاه هوشمندانه و توجه نویسنده به فضا کمک میکند تا با همراهی زبان طنز محیط خانهی بینکی را شبیه به کرهی زمین خودمان ببینیم. اینکه ما چقدر میتوانیم پا را از محیط طبیعی خود بیرون بگذاریم و با سرزمینهای ناشناختهی کرات دیگر و فضا آشنا شویم؟
این داستان کمک میکند تا با مقایسهی موازی حشرات با موجودات فضایی، کرهی زمین و خانه، محیط بیرون و فضا بیش از بیش به کهکشانها و جهان شگفتانگیز ستارهها و ناشناختهها فکر کنیم. مثلاً در جدولی که بینکی رسم میکند تا موجودات فضایی را با حشرات مقایسه کند، اشتراکات بسیاری را میبینیم.
از جمله: «هر دو پرواز میکنند. هر دو چشمهای بزرگی دارند. هر دو غذایت را می دزدند. تخم میگذارند یا پیپی می خورند…» و به این صورت در قالب آموزش غیرمستقیم مخاطب را با ویژگیهای زیستی حشرات آشنا میکند. ماموریت بینکی این است که روزی به فضا برود، مکانهای ناشناخته را کشف کند و با موجودات فضایی بجنگد. در قسمتی از کتاب نیز بینکی به معرفی فضا میپردازد و میگوید: «فضا علاقهای به داشتن اکسیژن ندارد یا فضا تقریبا همیشه بدون جاذبه است.»
او در سراسر متن کتاب یا ماموریتهای سری و نامههایی که مینویسد سعی در دادن اطلاعات مفیدی از فضا دارد. در جای دیگر این طور نتیجه میگیرد: «موجودات فضایی (حشرات) همهجا هستند، چون بسیار بلند پرواز میکنند.»
در واقع داستان قصد دارد اطلاعاتی را در مورد شرایط زیستی حیوانات خانگی، فضانوردی و شناخت فضا توامان در اختیارمان قرار دهد. پس از این که تجهیزات بینکی کامل شد و او موشک خود را ساخت، آمادهی رفتن به فضا میشود تا به اهدافش دست پیدا کند. بنابراین با کمی سوخت جت،کمی خوراکی فضایی و کلاه فضاییاش و کمک خلبان مورد اعتمادش (تد، عروسک بینکی) آمادهی رفتن به فضا میشود. به نظر میرسد همه چیز سر جای خودش است. او نگاهی به چک لیست خود میاندازد: «کلاه فضایی، خوراکی، کمک خلبان، راهنمای سیاره، دستکش مبارزه با موجودات فضایی، ظرف خاک گرانش صفر.»
اما یک چیزی سر جای خودش نیست! آدمهایش! مدتی نمیگذرد که دل بینکی برای آدمهایش تنگ میشود و به این فکر میکند که به راستی اگر او نباشد چه کسی از آدمها در برابر آن حشرات موذی مراقبت کند؟ بنابراین پس از کلی ماجراجویی و تخیل تصمیم میگیرد به آغوش صاحبان خانه بازگردد. چرا که آدمها همیشه به موجوداتی مثل بینکی احتیاج دارند!
منبع: وینش
برای خرید کتاب بینکی گربه فضایی کلیک کنید.