شلی، گوسفند پشمالو

بسیاری از داستان‌ها با سفر آغاز می‌شوند. سفری از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر.

در داستان‌ها مهم نیست که سفر از کجا آغاز و به کجا ختم می‌شود. مهم این است که در پایان، شخصیت یا قهرمان داستان همانی نباشد که در آغاز بود. درواقع سفر برای ایجاد تغییر در نگرش وزندگی لازم است. شلی یک گوسفند است. یک گوسفند کوچولو.

روزی به مادرش گفت: «مامان من هم دوست دارم پشم‌هایم را کوتاه کنم.»

مادرش جواب داد: «عزیزم حالا که زود است باید کمی صبر کنی تا پشم‌هایت بلندتر شود.»

شلی کوچولو گفت: «پس تا آن‌وقت می‌روم دنیا را بگردم» و به راه افتاد تا دیدنی‌های اطرافش را ببیند.

شلی در این کتاب سفری را آغاز می‌کند. و سرانجام به درک تازه‌ای از زندگی و داشته‌هایش می‌رسد.
قصه می‌گوید؛

اگر بخشنده نباشی نه‌تنها بزرگ نمی‌شوی که داشته‌هایت باری می‌شود بر دوشت .

پشت جلد

شِلی گوسفنده عاشق پشم‌های نرم و سفید رنگش است؛

آن‌قدر که دلش نمی‌خواهد حتی یک‌ذزه از آن را هم به کسی بدهد.  اما کم‌کم پشم‌های شلی آن‌قدر بلند می‌شود که جلوی چشم‌هایش را می‌گیرد. حالا شلی چطور باید بااین دردسر تازه کنار بیاید؟

درباره شلی، گوسفند پشمالو در کتابک