مهمانهای وقت خواب
تا مامان چراغ را خاموش میکند میهمانها به اتاق دخترک میآیند؛ همان مهمانهای وقت خواب!
گرگ بنفش با کلاهبوقی. مار سیاه چشم درشت با خالهای ستارهای و توپ سبز. اینها همان مهمانهای وقت خواب که وارد میشوند و دخترک چند بار چشمهایش را باز و بسته میکند تا شاید بروند اما آنها سرجایشان نشستهاند و او را نگاه میکنند.
دخترک میخواهد نزد مامان برود اما نمیتواند چون مار سفید به دستگیرهی در چسبیده است. پس جیغ میزند. مامان میآید. مامان تصور میکند که دخترش خوابدیده است. اما دخترک به مامانش میگوید که خواب ندیده بلکه حیوانهای عجیبوغریب توی اتاقش هستند.
در گذشته همهی خانهها اتاقهای مجزا و اختصاصی نداشتند و جدا بودن فرزندان هرکدام در یک اتاق در اولویت خانوادهها نبود. اما امروزه این امکان برای اغلب بچهها، خصوصا بچههای شهرنشین فراهم شده است.
داشتن اتاق اختصاصی کمک میکند استقلال کودکان به رسمیت شناخته شده و در نتیجه هویت شخصی آنها بهتر ساخته شود.
آنها با تمرین استقلال از کودکی، رفتارهای مسئولانهتری در بزرگسالی خواهند داشت. از طرف دیگر کودکان امروزی به دلیل برخورداری از امکانات آموزشی فراوان از یک سو و ارتباط با فضای مجازی از سوی دیگر، تخیلات قوی و گستردهتری دارند و همین امر باعث میشود کمتر در دنیای واقعی سیر کنند.
کودکان معمولاً در سنین پایین قادر به تفکیک آنچه تصور میکنند و آنچه واقعیت دارد نیستند.
یعنی اگر خوابی ببینند یا خیالی در ذهن داشته باشند، آنرا واقعی تصور میکنند. آنها برای شناخت کافی از دنیای اطراف به کمک والدین و بزرگترها نیاز دارند.
این کتاب موقعیت یک کودک را که در اتاقش تنهاست به تصویر کشیده. وقتی این کتاب را برای کودکتان میخوانید به او یاد میدهید، اگر در چنین موقعیتی قرارگرفت چه کند که به نظرمیرسد، کتاب دراین زمینه موفق بوده است. دو دلیل هم میتوان برای این موفقیت ذکر کرد؛
اول متن داستان که به شرح موقعیت کودکان پرداخته و دوم تصاویر کتاب است.
تصاویر کمک زیادی کردهاند تا داستان بهتر درک شود. کافی است شما فقط به جلد کتاب نگاه کنید.
تصویر دختری که لحاف را تا روی دماغش بالا کشیده و با چشمهای درشت و وحشتزدهاش به چیزی نگاه میکند. هراسِ بزرگی در صورتش موج میزند و حتی میشود متوجه جیغی شد که ممکن است هر آن از دهانش شنیده شود.
پشت جلد
وقتی کوچولو هستی، می توانی با یک جعبهی مقوایی به دنیاهای دیگر سفر کنی.
می توانی سوار بر تختخوابت، تا دریاهای دور پارو بزنی.
میتوانی با یک شیشه مربا، به فضا بروی.
میتوانی با سوسک طلاییات پرواز کنی و ازآن بالا برای مامان و بابا دست تکان بدهی…
…
مامان خندید: چه بامزه!
فکرکنم آنها مهمانهای وقت خوابند. من هم که اندازهی تو بودم، همیشه وقت خواب به اتاقم میآمدند.
سمانه –
برای بچه هایی که ترس از تاریکی دارند مناسب هستش.
مامان رها –
برای غلبه بر ترس فرزندان از تنها خوابیدن بسیار مفید بود و به مادران توصیه میکنم
سوگند –
داستان تخیلی زیبایی بود برای غلبه بر ترس هنگام خوابیدن
و به نظرم برای بچه هایی که از تنهایی خوابیدن ترس دارند خیلی مناسب هست و میتونه بهشون کمک کنه.
مینو –
کاری ندارم داستان تخیلی هست ولی خدایی یه روز علم به این مرحله میرسه که موقع خواب ، توی اتاق واقعا یه چیزایی هست.
:)))))))
فاطمه –
فرزند من خیلی از تنهایی میترسید و با خواندن این کتاب باعث شد ترسش خیلی کمتر بشه با تشکر از نشر میچکا
هدی –
کتاب خوبی برای دخترم بود چون از تنهایی خوابیدن میترسید و تونست بهش کمک کنه .