جمله‌ها تبدیل به سیم‌های خاردار می‌شوند و میان آن‌ها می‌خزند، رود باریک طغیان می‌کند و سیل به راه می‌افتد و آن‌ها را در بر می‌گیرد و در دنیای کوچکشان زندانی می‌کند. هر یک دیگری را محکوم می‌کند و مقصر می‌داند. هنگامی که آن‌ها فریاد می‌زنند که از هم متنفرند، واژه‌ها به هیولایی تبدیل می‌شوند که با آتش دهانش همه چیز را می‌سوزاند و خشک می‌کند. با از بین رفتن چیزهای زیبا، آن‌ها به کوچکی خود اعتراف می‌کنند. با ابراز پشیمانی پسرک‌ها، باریکه‌ای از رود جریان می‌یابد تا دوباره جهانی نو ساخته شود.

این داستان با زبانی ساده و به کمک تصاویر عاقبت انسان‌های خودمحور را نشان می‌دهد؛ انسان‌هایی که خود را محور عالم می‌پندارند؛ انسان‌هایی که از واژه‌های «من» و «مال من» در سخنانشان بسیار استفاده می‌کنند.

داستان وجود استقلال انسان‌ها را در کنار همدیگر به رسمیت می‌شناسد. نویسنده در نوشتن این داستان از نماد «رودخانه» که به بومیان آمریکا تعلق دارد، الهام گرفته است. چاکتاوها بر این باورند که همان‌طور که نمی‌توان هم‌زمان در دو سوی رودخانه ایستاد، نمی‌توان به دو فرهنگ تعلق داشت؛ اما گاهی وقتی که رودخانه باریک می‌شود، کناره‌های رودخانه، به هم نزدیک می‌شوند؛ آن زمان است که می‌توان خم شد و انسانی را لمس کرد که در آن سوی رودخانه ایستاده است.

کتاب «من، من هستم» داستانی است ساده و تفکربرانگیز برای همه گروه‌های سنی.

«ماری لوئیس فیتزپاتریک» نویسنده و تصویرگر ایرلندی است. کارهای او بیشتر در زمینه رمان کودکان است. او تاکنون ۱۰ بار برنده جایزه کتاب سال شده است.

منبع: کتابک

برای خرید کتاب من من هستم کلیک کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *