کتاب دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
190,000 تومان
نویسنده و تصویرگر: جولیا پتن
مترجم: محبوبه نجفخانی
سال چاپ: اول/ 1404
پیشنهاد سنی ما: بالای 8 سال
موضوع: مهارت کمک خواستن
شاید تو بتوانی از عهده کارهایت به خوبی برآیی، اما باید بدانی کمک خواستن در زمان لازم شجاعتی میخواهد که همه آن را نمیدانند.
دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
خلاصه داستان
تریسی، تعمیرکار بسیار ماهی است و میتواند هر چیزی را درست کند؛ از ساعتهای ظریف و دستگاههای پیچیده گرفته تا فیل مکانیکی عظیم. او با اعتمادبهنفس کامل به مردم اطمینان میدهد که میتواند هر چیزی که خراب شده را درست کند. شهرت او آنقدر زیاد شده که حتی یک فضانورد مشهوری به نام کاپیتان شیمورا برای تعمیر سفینهی فضایی عظیمش به او مراجعه میکند و تریسی با موفقیت آن را تعمیر میکند.
با این حال، روزی تریسی با شیئی شکسته روبهرو میشود که نمیتواند آن را تعمیر کند. این موضوع او را بسیار ناراحت و دلسرد میکند و اعتمادبهنفسش را از بین میبرد. او از دیگران کمک نمیخواهد، زیرا فکر میکند یک تعمیرکار واقعی باید بتواند به تنهایی همهچیز را درست کند.
دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
تحلیل داستان
درونمایهی اصلی داستان، پذیرش آسیبپذیری و درخواست کمک از دیگران است. داستان بهخوبی نشان میدهد که حتی قویترین و ماهرترین افراد هم محدودیتها و ضعفهایی دارند و نقطه قوت واقعی نه در بینیازی، بلکه در شناخت این محدودیتها و روی آوردن به جامعه و عشق برای درمان آن است.
تریسی در آغاز داستان با شعار خاصی معرفی میشود:
«حال که با هم حرف زدیم، دیگر خیالتان راحت باشد. میتوانم درست کنم هر چیزی که خراب باشد.»
این شعار نشاندهندهی خودباوری کامل و مهارت بیچونوچرای اوست. اما این دخترکی که همهچیز را تعمیر میکند و این همه دانش دارد، به جایی میرسد که دیگر از دستش بر نمیآید؛ اینجا نقطهی عطف داستان است.
تا پیش از این، تواناییهای تریسی معرفی میشد تا خواننده بداند او چقدر ماهر است، اما ناگهان به جایی میرسد که نمیداند مشکلش را چگونه حل کند. او عاجز میشود و احساس میکند اگر نتواند چیزی به این کوچکی را درست کند، دیگر به چه دردی میخورد. این احساس شرم و شکست او را به انزوا میکشاند و شور و اشتیاقش را نابود میکند.
داستان دختری که همه چیز را تعمیر می کرد، روی نکتهای مهم دست میگذارد: درست است که دانشمندان میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند و مشکلات بسیاری را حل کنند، اما مهمترین کار، ترمیم قلب شکسته و چسباندن حسهای آسیبدیده انسانهاست. قلب در اینجا میتواند استعارهای از قلب شکستهی خودِ تریسی هم باشد.
سرانجام تریسی مجبور به اعتراف میشود. این اعتراف، نقطهی پایان بر خودکفایی کاذب اوست. هنگامی که این تعمیرکار معروف و خودمحور، به شکست خود اعتراف میکند، تولدی دوباره رخ میدهد؛ تولدی که در عین حال نشانهی پختگی او نیز هست.
دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
داستان دختری که همه چیز را تعمیر می کرد، پر از نماد و نشانه است. همانطور که گفته شد، قلب در اینجا نماد احساسات جریحهدار شده است و حتی میتواند نشانهی قلب خود تریسی باشد. وسایلی که او تعمیر میکند ـ از ساعت و دستگاه و فیل مکانیکی گرفته تا سفینه ـ نماد مشکلات بیرونی و ملموسی هستند که اغلب با راهحلهای هوشمندانه و فنی قابل حلاند. کارگاه را نیز میتوان نماد درونیات تریسی دانست؛ وقتی چراغ آن را خاموش میکند، به معنای فرو رفتن در لاک تنهایی و تاریک شدن جهان درونیاش است.
داستان دختری که همه چیز را تعمیر می کرد، تأکید زیادی بر کار جمعی دارد و نشان میدهد همه مشکلات را نمیتوان به تنهایی حل کرد. بزرگترین کمکی که دیگران به او میکنند این است که با عشق از او حمایت میکنند. به جمله مادرش توجه کنید:
«به نظرم تو ماهرترین تعمیرکار هستی. این قلب فقط به کمی محبت احتیاج دارد.»
این جمله فضایی امن برای التیام او ایجاد میکند و نشان میدهد زخمهای عاطفی بیشتر از آنکه به راهحلی فنی نیاز داشته باشند، به محبت و شنیده شدن نیاز دارند.
داستان دختری که همه چیز را تعمیر می کرد، با زبانی ساده میخواهد بگوید کمالگرایی گاهی حتی میتواند فلجکننده باشد. همچنین تأکید دارد که ناتوانی عیب نیست و آسیبپذیری ضعف به شمار نمیآید. بهترین کار، ارتباط با دیگران است؛ چراکه قدرت واقعی همان تعامل با جامعه است.
در جمعبندی نهایی میتوان گفت: «دختری که همه چیز را تعمیر میکرد» داستانی استعاری و لطیف است که سفر قهرمانش را از «خودکفایی مطلق» به «شجاعت، درک و پذیرش» به تصویر میکشد.
دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
تحلیل تصویرگری
از آنجا که تصویرگر کتاب دختری که همه چیز را تعمیر می کرد همان نویسنده است، توانسته مضمون اصلی اثر را در تصاویر بهخوبی بازتاب دهد. نخستین ویژگی، استفاده از رنگهای متضاد است. برای خانه و کارگاه از رنگهای گرم و زمینی استفاده شده، اما در صحنههای فنی و فضایی رنگها کمی سردترند. این کنتراست حتی در چهرهی شخصیتها نیز دیده میشود که نوعی شخصیتپردازی بصری به شمار میآید.
چهرهی تریسی با چشمهای درشت و کنجکاو طراحی شده و موهای آشفته او نشاندهنده مشغله فکریاش است. شخصیتهای فرعی نیز هرکدام ویژگی خاص خود را دارند تا آنچه در متن بهروشنی بیان نشده، در تصویر جبران شود.
سایهپردازی و نورپردازی با مهارت در خدمت نمایش حالات مختلف شخصیتهای داستان قرار گرفته است. متن کتاب نیز به شکلی متغیر در صفحهها به کار رفته تا ریتم بصری خاصی ایجاد کند. استفاده از تایپوگرافی و صفحهآرایی ویژه نیز کتاب را متفاوت کرده و کاملاً در خدمت روایت قرار داده است.
تصاویر ترکیبی از فانتزی و واقعگراییاند؛ به گونهای که کودک احساس میکند هم در جهان واقعی خود است و هم در دنیای خیال. در عین حال، تصاویر مکمل متن نیز هستند.
دختری که همه چیز را تعمیر می کرد
پشت جلد
تریسی تعمیرکار است!
تریسی بهترین تعمیرکار شهر است.
او میتواند همهی چیزهای خراب و شکسته را تعمیر کند.
از چرخدندههای کوچک بگیر تاموشکهای بزرگ.
تا اینکه روزی، تریسی یک شی شکسته پیدا میکند؛ اما برای اولین بار در عمرش نمیتواند آن را تعمیر کند. حالا باید دید تریسی برای این مشکل چه راهحلی پیدا میکند.

کتاب های بالای ۲ سال
کتاب های بالای ۳ سال
کتاب های بالای ۴ سال
کتاب های بالای ۵ سال
کتاب های بالای ۶ سال
کتاب های بالای ۷ سال
کتاب های بالای ۸ سال
کتاب های بالای ۹ سال
کتاب های بالای ۱۰ سال
کتاب های بالای ۱۲ سال
کتاب های بالای ۱۴ سال
علمی
داستانی
رمان نوجوان
محیط زیست
مهارتهای فردی
سرگرمی و آموزشی
قصههای وقت خواب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.