داستانی شگفت‌انگیز از ارتباط انسان‌ها با گل‌ها و گیاهان و تأثیر آن بر روابطشان با یکدیگر.
1باغبان

این کتاب درباره دختری است که به خاطر وضعیت مالی خانواده نزد دایی‌اش به شهر دیگری می‌رود…

 نامه‌هایی که لیدیا می‌نویسد خیلی کوتاه هستند. اما تصاویر کمک کرده‌اند تا جای خالی بعضی از توضیحات پر شود. تصاویر ساده و درعین‌حال واقع‌گرا هستند. در انتقال مفهوم قصه خیلی عالی عمل می‌کند.

نامه نوشتن به شکل سنتی مدت‌هاست منسوخ‌ شده است. شاید هنوز کسانی باشند که به این شکل باهم در ارتباط باشند. اما شک دارم تعداد این افراد زیاد باشد.

آن‌ها هم معمولاً کسانی هستند که با فضای مجازی و نرم‌افزارهای ارتباطی جدید غریبه‌اند. ظاهراً کتاب باغبان یک نامه‌نگاری است. اما هوشمندانه و بسیار ظریف مسائل زیادی را طرح می‌کند.

کتاب داستانی باغبان فرصت خوبی است تا کودکان امروزی با نحوه نامه‌نگاری در گذشته آشنا شوند.

این کتاب درباره دختری است که به خاطر وضعیت مالی خانواده نزد دایی‌اش به شهر دیگری می‌رود. او از همان لحظه‌ای که حرکت می‌کند تا زمانی که به مقصد برسد و همچنین در زمان اقامتش در خانه دایی برای خانواده‌اش نامه می‌نویسد. نامه‌هایی کوتاه که در آن‌ها از احوالات و کار خود خبر می‌دهد.

دایی دخترک کتاب داستانی باغبان یک نانوایی دارد. لیدیا گریس بلد نیست نان بپزد یا حتی خمیری را درست ورز دهد. اما باغبانی را خوب بلد است. با خودش بذرهایی می‌برد تا بکارد.

لیدیا به همکار دایی‌اش یاد می‌دهد دانه‌ها را بکارد و از او یاد می‌گیرد چطور نان بپزد. برای درک عمیق‌تری از معنای داستان باغبان توجه به این بخش ضروری به نظر می‌رسد.

نامه‌هایی که لیدیا می‌نویسد خیلی کوتاه هستند. اما تصاویر کمک کرده‌اند تا جای خالی بعضی از توضیحات پر شود. تصاویر ساده و درعین‌حال واقع‌گرا هستند. در انتقال مفهوم قصه خیلی عالی عمل می‌کند.

 

پشت جلد کتاب باغبان

سعی کرده‌ام هیچ یک از چیزهایی که راجع به زیبایی به من یاد داده‌اید، از قلم نیفتد.

دهه‌ی سی دوران رکود بزرگ اقتصادی در آمریکاست. زمانی که دخل وخرج خانواده‌ی لیدی گریس باهم نمی‌خواند. دخترک، بنابر تصمیم خانواده، چمدانش را می‌بند و با جیب‌ها و کیف‌های پر از بذر گیاه، سوار قطار به شهر می‌رود تا با دایی جیم، نانوای اخمو زندگی کند.

لیدیا گریس چیز زیادی از نان پختن نمی‌داند اما دست‌های سبزش، همه چیز را جبران می‌کند. لیدیا می‌خواهد کاری کند که دایی جیم لبخند بزند… .

هفته نامه پاپلیشرز درباره کتاب داستانی باغبان این‌طور می‌نویسد:

این کتاب که تأثیرگذاریِ فردی خردسال را به تصویر می‌کشد، حرف‌های ژرفی برای گفتن دارد.

در مرور کتاب نیویورک تایمز می‌خوانیم:

داستانی تاثیرگذار با تصویرهایی که غنای‌شان شگفت‌آور است. از کتاب‌های نادر که لذت تصویرهایش با هربار خواندن ژرف‌تر و پیچیدگی‌های بی کلامش با لذتی مداوم عیان‌تر می‌شود.

از اینجا به سبد خود اضافه کنید

کتاب باغبان

۹۰,۰۰۰ تومان
داستانی شگفت‌انگیز از ارتباط انسان‌ها با گل‌ها و گیاهان و تأثیر آن بر روابطشان با یکدیگر.
  • نویسنده: سارا استوارت
  • تصویرگر: دیوید اسمال
  • مترجم: لاله آتشی
  • سال چاپ: اول/ ۱۴۰۱
  • پیشنهاد سنی ما: ۸ تا ۱۲ سال
  • موضوع: انسان و طبیعت
  • افتخارات: برجسته ترین کتاب سال مرور کتاب نیویورک تایمز/ برگزیده انجمن کتابخانه‌های مدارس آمریکا/ بهترین کتاب سال کتابخانه‌های مدارس آمریکا/ بهترین کتاب سال مجلات هفتگی آمریکا و جوایز گوناگون دیگر
  • برای دیدن انیمیشن این کتاب، در تصویر جلد روی علامت watch video michka  کلیک کنید.

نشان‌ها و جایزه‌های کتاب باغبان

 برجسته ترین کتاب سال مرور کتاب نیویورک تایمز

برگزیده انجمن کتابخانه‌های مدارس آمریکا

بهترین کتاب سال کتابخانه‌های مدارس آمریکا

بهترین کتاب سال مجلات هفتگی آمریکا و جوایز گوناگون دیگر

انیمیشن باغبان

داستانی شگفت‌انگیز از ارتباط انسان‌ها با گل‌ها و گیاهان و تأثیر آن بر روابطشان با یکدیگر

نامه‌های‌ سبز داستانی

یادداشتی‌ درباره‌ی کتاب «باغبان» 

نویسنده: یاشار هدایی

:::: منبع: سایت میچکا ::::

دهه سی‌ میلادی‌ دوران رکود اقتصادی‌ در آمریکا است. خانواده‌ی دخترک به علت فقر، تصمیم می‌گیرند او را نزد دایی‌اش که در شهر نانوایی‌می‌کند، بفرستند. این درونمایه‌ی اجتماعی‌ با درونمایه زیست محیطی‌ نیز مرتبط است.

2

داستان «باغبان» نوشته «سارا استوارت» با تصویرگری‌ «دیوید اسمال» و ترجمه «لاله آتشی» روایتیست از یک سفر. سفر دخترکی‌ که خانه پدری‌ را ترک می‌کند تا در کنار دایی‌اش در شهر زندگی کند. باغبان داستانیست با دو درونمایه «اجتماعی» و «زیست محیطی».

دهه سی‌ میلادی‌ دوران رکود اقتصادی‌ در آمریکا است. خانواده‌ی دخترک به علت فقر، تصمیم می‌گیرند او را نزد دایی‌اش که در شهر نانوایی‌می‌کند، بفرستند. این درونمایه‌ی اجتماعی‌ با درونمایه زیست محیطی‌ نیز مرتبط است.

دخترک با تاثیرپذیری ‌از مادربزرگ، علاقه‌مند کاشت گل و گیاه است. او با کیفی‌پر از بذر گیاهان عازم شهر می‌شود و در آنجا به موازات اینکه پختن نان را یاد می‌گیرد به کشت و پرورش گل و گیاه مشغول می‌شود.

تلاشی‌ که در داستان با شخصیت دایی ‌اخمواش گره می‌خورد. این تلاش در فرجام داستان به بار می‌نشیند و اخم را از چهره‌‌ی دایی‌ می‌زداید و لبخند را جای ‌آن می‌نشاند. دخترک به خانه و نزد پدر و مادر و مادربزرگ باز می‌گردد.

داستان باغبان دو ویژگی ‌بسیار مهم دارد:

نخست، فرم داستانی‌
سپس ارتباط متن نوشتاری ‌و دیداری‌

پیرنگ داستان از الگوی‌سنتی‌ «خانه- ترک خانه- ماجرا- خانه»(۱) پیروی‌ می‌کند. اما طرح داستانی‌«باغبان»، به واسطه فرم، نو و بدیع است. این طرح داستانی‌ متشکل از دوازده نامه است. به عبارت دیگر تمامی‌ متن واژگانی ‌در این داستان، مشتمل بر دوازده نامه است که به تدریج از اوت ۱۹۳۵ میلادی ‌تا ژوئیه ۱۹۳۶ میلادی‌ نوشته شده‌اند. هر دوازده نامه توسط شخصیت اصلی ‌داستان یعنی‌ دخترکی ‌به نام “لیدیا گریس” نوشته شده‌اند.

بدین ترتیب او در نقش راوی‌ در کانون داستان قرار می‌گیرد و مخاطب داستان، سلسله رخداد‌های ‌داستانی‌ را از زاویه نگاه او می‌خواند.

فراز و فرود داستان و همه‌ی عناصر داستانی ‌در این فرم جای‌ گرفته‌اند. مخاطب دو نامه‌ی نخست، دایی‌ دخترک است. چرا که زمانی ‌نوشته شده‌اند که هنوز دخترک خانواده‌اش را ترک نکرده است. اما مخاطب نامه‌های‌ بعدی، پدر، مادر یا مادربزرگ دخترک هستند و زمانی ‌نوشته شده‌اند که دخترک خانه را ترک کرده است.

متن نامه‌ها کوتاه هستند. چندان که با کمترین واژه‌ها، بیشترین اطلاعات و ریزترین نشانه‌ها را در اختیار مخاطب کودک قرار می‌دهد تا معنای‌ متن را کشف کند. در نامه‌ی نخست، بی‌آنکه اشاره‌ی مستقیمی ‌بشود مشخص می‌شود که دلیل سفر دخترک، فقر حاکم بر خانواده است.

شخصیت‌های ‌داستانی ‌نیز در متن نامه‌ها پردازش شده‌اند. به عنوان مثال در همان نامه‌ی نخست مشخص می‌شود که مادربزرگ با دایی ‌در ارتباط بوده است و این نشانه‌ایست دال بر این‌که او مادربزرگ مادری‌ دخترک است و یا در نامه‌ی دوم دخترک خطاب به دایی‌اش می‌نویسد: «من از باغبانی ‌خیلی ‌چیزها می‌دانم، اما از نانوایی ‌هیچ سررشته‌ای ‌ندارم!»

نشانه‌های‌ متنی ‌با درونمایه اثر مرتبط هستند. به عنوان مثال دخترک در نامه‌ی سوم خطاب به مادرش می‌نویسد: «مامان عزیزم، با پیراهنی‌که مال خودت بود و برای‌من کوچکش کردی، خیلی ‌احساس خوشگلی ‌می‌کنم. امیدوارم دلت خیلی ‌برای ‌پیرهنت تنگ نشود.» این نشانه‌ها دال بر مدلولی ‌چون فقر حاکم بر خانواده است.

در یکی‌ از نامه‌های‌ بعدی‌ فضاسازی ‌لازم برای ‌ادامه پیرنگ و رخدادهای ‌پیش رو داستان فراهم می‌شود. آنجا که دخترک خطاب به پدر و مادر و مادربزرگش می‌نویسد:

«خیلی‌ذوق کرده‌ام!!!

اینجا پشت پنجره‌ها جاگلدانی‌ هست! انگار منتظر من بوده‌اند و حالا من و جاگلدانی‌ها منتظر بهاریم.

مامان بزرگ! آن قسمتی‌که قرار است محل زندگی ‌و کار من باشد، نورگیر است»

در «انتظار بهار» بودن، در روساخت اثر، با درونمایه زیست محیطی‌ اثر و علاقه دخترک به باغبانی‌ متناسب است اما در ژرفساخت اثر با درونمایه اجتماعی ‌اثر متناسب است چرا که نشانه‌ایست دال بر امید و بهبود اوضاع.

در نامه‌ای‌دیگر «تعلیق داستانی» ایجاد می‌شود و مخاطب برای‌ ادامه داستان ترغیب می‌شود. آن‌جا که دخترک در نامه‌ای‌ به خانواده‌اش از پیدا کردن «یک جای ‌مخفی» خبر می‌دهد و می‌نویسد: «نقشه‌های ‌بزرگی ‌دارم.»

بدین ترتیب این دو سوال ذهن مخاطب را می‌گزد که آن «جای‌ مخفی‌کجاست؟» و آن «نقشه‌ی بزرگ چیست؟» پاسخ این دو پرسش در پاره‌های‌ بعدی‌ داستان و به تدریج مشخص می‌شوند.

دخترک در نامه‌ی ‌بعدی‌اش به خانواده از کار کردن در «جای ‌مخفی» خبر می‌دهد و از این معما پرده برمی‌دارد که نقشه‌ی بزرگ برای‌ کیست:

«…برای‌ دایی ‌جیم یک نقشه‌ی ‌درست و حسابی‌کشیدم. دایی ‌مرا در حال نامه خواندن، بذر کاشتن در گلدان‌های‌ پشت پنجره، مشق نوشتن و جارو کردن دیده، اما هیچ وقت ندیده که در مکان مخفی‌ کار کنم…
دارم نقشه می‌کشم که به زودی‌ِ زود لبخند بزرگی ‌روی ‌لب‌های‌ دایی ‌جیم بنشانم»

بدین ترتیب تعلیق داستانی‌ ادامه پیدا می‌کند. تا جایی‌که در پاره بعدی ‌داستان و با همدستی ‌متن واژگانی ‌اثر و متن شمایلی‌(تصاویر) پرسش‌های ‌ذهنی ‌مخاطب پاسخ داده می‌شود.

دخترک در نامه‌اش می‌نویسد: «…جای‌ مخفی ‌برای ‌آمدن دایی ‌جیم آماده شده. ظهر، دایی‌ جیم درِ مغازه را برای ‌تعطیلی ‌آخر هفته می‌بندد. بعد، ما او را به پشت‌بام می‌آوریم. سعی‌کرده‌ام هیچ یک از چیزهایی‌که راجع به زیبایی ‌به من یاد داده‌اید، از قلم نیندازم… . از همین الان دارم لبخند دایی‌ جیم را تصور می‌کنم.»

اما این متن واژگانی ‌به این پرسش که “در پشت‌بام چه اتفاقی ‌افتاده است؟” پاسخ نمی‌دهد. پاسخ این پرسش بر دوش متن دیداری ‌و شمایلی ‌یا تصویر قرار داده شده.

تصویری‌که پشت‌بامی ‌مملو از گل و گیاه را نشان می‌دهد. رابطه متن واژگانی ‌و تصاویر در این پاره‌ی داستانی، رابطه‌ای‌«تکمیلی» است.(۲) بدین معنا که تصاویر اطلاعات بیشتری از متن قراردادی‌ در اختیار مخاطب قرار می‌دهند و اساسا بخش بزرگی ‌از فرایند کشف معنا توسط مخاطب از طریق اطلاعات برآمده از متن شمایلی ‌یعنی‌تصاویر ممکن می‌شود.

در پاره‌ی انتهایی‌ داستان، نویسنده بار دیگر از فرم استفاده می‌کند. فرمی‌که می‌توان آن را “نامه در نامه” نامید. دخترک در واپسین نامه‌اش به خانواده می‌نویسد: «دایی‌آمد، با شگفت‌انگیزترین کیکی‌ که در عمرم دیده‌ام، کیکی‌ پوشیده از گل! آن وقت نامه‌ی ‌شما را از جیبش در آورد و خبر داد که بابا کار پیدا کرده؛ چه عالی! دارم به خانه ‌می‌آیم!»

او در پی‌نوشت نامه‌اش خطاب به مادر بزرگش چنین می‌نویسد: «مامان بزرگ، من تمام گل‌ها را به اِما داده‌ام. دارم ثانیه شماری ‌می‌کنم تا بیایم و در کارهای‌ باغچه به تو کمک کنم. ما باغبان‌ها هیچ وقت بازنشسته نمی‌شویم.»

اما این متن واژگانی ‌پایان داستان نیست. فرجام داستان را باید در دو تصویر انتهایی‌کتاب دید. تصویر نخست، خداحافظی‌ دخترک و دایی‌ را در ایستگاه قطار نشان می‌دهد تا وعده بازگشت دخترک به خانه محقق شود و تصویر آخر مادربزرگ و دخترک را کنار هم نشان می‌دهد تا نشان دهد که باغبان‌ها بازنشسته نمی‌شوند.

ارجاعات:
1- درآمدی‌ بر رویکرد های ‌زیبایی‌ شناختی ‌به ادبیات کودک. ماریا نیکولایوا. ترجمه دکتر مهدی‌ حجوانی‌ و فاطمه زمانی. انتشارات کانون پرورش فکری‌ کودکان و نوجوانان. چاپ اول: ۱۳۹۸. صفحه ۱۸۵

2- در رابطه تکمیلی‌ «واژه‌ها و تصویرها، داستان یک دیگر را کامل نارسایی‌های ‌یکدیگر را جبران می‌کنند.» (منبع پیشین، صفحه ۳۶۸)

انتشار بهترین کتاب سال کتابخانه‌های مدارس آمریکا

 «باغبان» قصه‌ای از طبیعت برای صلح با زمین است

نویسنده: بدون نویسنده

:::: منبع: سایت ایبنا ::::

کتاب کودک «باغبان» به قلم سارا استوارت با ترجمه لاله آتشی برای گروه سنی ب و ج (بالاتر از ۷ سال) از سوی انتشارات میچکا منتشر شد.

3

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ دهه‌ی سی، دوران رکود بزرگ اقتصادی در آمریکاست. زمانی‌که دخل و خرج خانواده‌ی لیدی گرِیس با هم نمی‌خواند و دخترک، بنا بر تصمیم خانواده، چمدانش را می‌بندد و با جیب‌ها و کیف‌های پر از بذر گیاه، سوار قطار به شهر می‌رود تا با دایی جیم، نانوای اخمو زندگی کند. لیدیا گریس چیز زیادی از نان پختن نمی‌داند؛ اما دست‌های سبزش، همه‌چیز را جبران می‌کند. لیدی می‌خواهد کاری کند که دایی جیم لبخند بزند.

هفته‌نامه پابلیشرز درباره این اثر نوشته است:
«این کتاب که تأثیرگذاری فردی خردسال را به تصویر می‌کشد، حرف‌های ژرفی برای گفتن دارد.».

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم:
«مامان عزیزم،
با پیرهنی که مال خودت بود و برای من کوچکش کردی، خیلی احساس خوشگلی می‌کنم. امیدوارم دلت خیلی برای پیرهنت تنگ نشود.».

داستان «باغبان» به قلم سارا استوارت، تصویرگری دیوید اسمال و ترجمه لاله آتشی در ۳۶ صفحه مصور رنگی، شمارگان هزار نسخه، به بهای ۷۳ هزار تومان برای گروه سنی ب و ج (بالاتر از ۷ سال) از سوی انتشارات میچکا (کودک و نوجوان مبتکران) منتشر شده است.

گفتگوی اختصاصی ایبنا با مترجم کتاب "باغبان" خانم لاله آتشی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کودکان دوست دارند با طبیعت ارتباط بیشتری داشته باشند؛ گاهی با حیوانات بازی کنند و گاهی بزرگ‌شدن گل‌ها و درخت‌ها را ببینند. در دنیای کودکی‌شان هر چیزی مانند انسان‌ها زنده است و زندگی می‌کند؛ گاهی حیوانات را در حال آشپزی می‌بینند و گاهی درخت‌ها را در حال بگووبخند و خوش‌وبش. لیدیا گریس یکی از همین کودکانی است که ماهیت اصلی طبیعت را به‌وضوح می‌بیند. او گل‌ها و گیاهان را دوست دارد و عاشق باغبانی است و مهم‌ترین امتیاز لیدیا این است که مطمئن است طبیعت بر روحیه انسان‌ها مؤثر است و حتما حال آدم‌ها را خوب می‌کند: مثلِ حال دایی جیم. کتاب «باغبان» اثر سارا استوارت قصه لیدیا و تلاش او برای دیدن لبخند دایی جیم را روایت می‌کند و البته در دلش گریزی نیز به رکود اقتصادی کشور می‌زند. این اثر را انتشارات میچکا (واحد کودک و نوجوان مبتکران) با ترجمه لاله آتشی منتشر کرده است. گفت‌وگوی ما را با این مترجم درباره کتاب «باغبان» در ادامه می‌خوانید:

لاله آتشی:

بااینکه لیدیا دخترکی کم‌سن‌وسال است، از مهارت مهرورزی و همدلی برخوردار است و تلاش می‌کند رابطه‌ای معنادار با محیط جدید و آدم‌های جدید زندگی‌اش برقرار کند.

لاله آتشی

لیدیا گریس دختری است که در کودکی با فقر و دوری و دلتنگی مواجه می‌شود و سعی می‌کند با سفر به شهری دیگر و کار در نانوایی دایی‌اش، باری از دوش خانواده بردارد. با اینکه او دخترکی کم‌سن‌وسال است، از مهارت مهرورزی و همدلی برخوردار است و تلاش می‌کند رابطه‌ای معنادار با محیط جدید و آدم‌های جدید زندگی‌اش برقرار کند. لیدیا ناملایمات زندگی را به فرصتی برای خلق زندگی و روابط انسانی تبدیل می‌کند. دستان کوچک لیدیا که وسوسه کاشتن دارند، هم اشتیاق به زندگی را نشان می‌دهند و هم میل به مراقبت از دنیای پیرامون.

تجربه خوشایندی بود. لیدیا و مادربزرگ باغبانش را دوست داشتم. تلاش لیدیا برای نشاندن لبخند بر لب بزرگسالان اخمو، هم دلم را به درد می‌آورد و هم برایم الهام‌بخش بود. لیدیا دختری پرانگیزه است که می‌تواند در دنیای خود و اطرافیانش تغییر ایجاد کند.

بله، گل و گیاه، گل و گیاهی که خود کاشته باشی و بالیدنش را تماشا کرده باشی، بوی امید و زندگی دارد؛ اما ترجیح می‌دهم نقش لیدیا را هم پررنگ کنم. لیدیا خود نیز همانند گل و گیاهانی که می‌کارد، پیام‌آور زندگی است. دنیای بزرگسالان اخمو، دنیایی است فقرزده، شهری است غبارآلود و بی‌رنگ؛ ولی دنیای لیدیای باغبان، دنیایی زنده و رنگارنگ است. معمولاً پسران در داستان‌های کودک سفری دشوار آغاز می‌کنند، بالغ می‌شوند و به خانه بازمی‌گردند، در این کتاب لیدیا دختربچه‌ای زودبالغ است که میل به کاشتن و زیستن را ترویج می‌کند و در پایان به آغوش مادربزرگ باغبانش بازمی‌گردد.

امیدوارم بچه‌های ایرانی با این کتاب ارتباط برقرار کنند و دوست دارم این کتاب مضمون زندگی و مراقبت از زندگی را در ذهن خوانندگان تقویت کند.

فرم نامه‌نگاری از این جهت مناسب است که شنیدن صدای لیدیا را تسهیل می‌کند. معمولا در نامه‌هایی که به عزیزان می‌نویسیم حس‌ها و فکرهایمان را با سانسور کمتر بیان می‌کنیم. صداقتی که در فرم نامه‌نگاری هست، شاید در دیگر فرم‌های روایت‌گری نباشد؛ بنابراین فاصله خواننده با لیدیا کمتر می‌شود، لیدیا را بیشتر باور می‌کنیم و شخصیتش را با وضوح بیشتر می‌بینیم.

خواندن داستان‌های نامه‌گونه‌ ما را به دنیای خصوصی آدم‌ها/شخصیت‌ها می‌کشاند. در نامه‌ها جزئیاتی هست که شاید در روایت‌های سوم شخص کمتر به چشم آید. نامه رسانه‌ای است نسبتاً غیررسمی؛ نویسنده نامه، خود را واکاوی و تحلیل می‌کند و خواننده را در جریان خودکاوی‌اش می‌گذارد؛ سؤالی را که ناگهان به ذهنش می‌رسد سانسور نمی‌کند و امید و رؤیا و آرزوهایش را با خواننده به اشتراک می‌گذارد. خواننده در جایگاه شخصی امن و امین قرار می‌گیرد و نویسنده را با ترس‌ها و امیدهایش می‌بیند و می‌پذیرد و بدین ترتیب رابطه‌ای صمیمی‌تر بین خواننده و کتاب شکل می‌گیرد. از این جهت به نظرم خواندن داستان‌های نامه‌گونه جذاب است؛ چه برای کودک و چه برای بزرگسال.

تصویرگری کتاب را دوست داشتم؛ چون فضای بی‌رنگ و غریب شهری را به خوبی نشان می‌دهد. با توجه به اینکه مضمون داستان با فضای شهری پیوندی مهم دارد، به نظرم تصویرگر کار خود را به خوبی انجام داده است.

بله؛ البته تا آنجا که می‌دانم هنوز ترجمه نشده است. کتاب «دیوار» نوشته پیتر سیس را توصیه می‌کنم. امیدوارم فرصتی پیش آید که ترجمه‌اش کنم. این کتاب داستان زندگی پیتر سیس، نویسنده و تصویرگر نامی کتاب‌های کودک را به تصویر می‌کشد. اتفاقا بخشی از زندگی پیتر سیس در این کتاب با مرور یادداشت‌های روزانه‌اش که در کودکی و نوجوانی نوشته روایت می‌شود که چندان بی‌شباهت به فرم نامه‌نگاری نیست. «دیوار» اثری گیراست که پایانش بوی خوش امید می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *