کتاب او یک نوک بود

135,000 تومان

  • نویسنده: آزاده آذری‌نژاد
  • تصویرگر: سارا میاری
  • ویراستار: زهره دودانگه
  • سال چاپ: اول/ 1404
  • پیشنهاد سنی ما: بالای 7 سال
  • موضوع: داستان تخیلی/ خلاقیت
شناسه محصول: 9786222522636 دسته: , ,
توضیحات

داستان مدادرنگی‌هایی که تصویری را خلق می‌کنند.

تصویر کتاب او یک نوک بود

در شبی آرام، وقتی همه‌ی مدادرنگی‌ها خواب بودند. نوک یکی از آن‌ها بیدار و حوصله‌اش سر رفته بود. نوک سیاه روی کاغذ شروع به چرخیدن کرد و یک دایره‌ی بزرگ کشید.

دایره از نوک پرسید: «من چه هستم؟»

نوک نتوانست پاسخ درستی بدهد و پس از کمی فکر، حدس زد؛ “شاید یک برکه باشی.”

اما دایره از ماهی‌های برکه پرسید و نوک، که بلد نبود ماهی بکشد، دوباره چرخید و دایره‌های کوچک‌تری کشید. دایره‌های جدید با هم گفتگو کردند و نوک از آن‌ها خواست تا چرخ‌های دوچرخه یا چرخ‌فلک باشند. آن‌ها با هم بازی کردند و خندیدند آن‌قدر بلند که صدایشان مدادرنگی‌های دیگر را بیدار کرد. مدادرنگی‌ها اعتراض کردند. ولی بعد که متوجه شدند روی کاغذ سفید چه اتفاقی افتاده است به حرکت در آمدند تا جهانی را که نوک شروع کرده کامل کنند.

آن‌ها سپس به نقاشی ادامه دادند: برکه را پر از آب کردند، دوچرخه و چرخ‌فلک را کامل کردند، و اطراف برکه را با گل و درخت تزیین کردند اما این پایان داستان نیست بلکه آغازی است برای یک جهان جدید.

تصویر کتاب او یک نوک بود

درختانِ هزارساله و رازِ آغازهای کوچک

گاهی که در سایه‌ی درختی تنومند ایستاده ایم و به شاخه هایش که گویی به آسمان رسیده است نگاه می کنم باورمان نمی شود که این درخت با این عظمت از یک دانه کوچک شکل گرفته است. به این شکل که مدتها پیش دانه ای کوچک شاید حتی سبک‌تر از پرِ گنجشکی، بی‌صدا در دل خاک افتاده، و باران و خورشید هم‌آواز شده تا این‌جا، اکنون درختی به این بزرگی در برابرمان قد برافراشته است. این تنها درخت نیست؛

جهان ما از چنین آغازهای کوچکی به وجود آمده. . گیاهان، جانوران، حتی انسان— همه از نقطه‌هایی نامرئی، از چیزهایی که شاید در نگاهِ اول به‌ حساب نیایند، زاده شده‌اند و رشد کرده‌اند.

و اگر بخواهیم فراتر برویم، باید بگوییم این قانونِ هستی است: همه چیز از کوچک‌ترین‌ها آغاز می‌شود. دانشمندان می‌گویند جهان ما از انفجاری عظیم—از همان “بیگ‌بنگ”—سر برآورد، از نقطه‌ای چنان فشرده و کوچک که تصورش هم دشوار است. و حالا، این جهان بی‌کران، با کهکشان‌های بیشمارش، روزی در آن نقطه ناچیز خلاصه می‌شد. گویی هستی عادت دارد از هیچ، همه‌چیز بسازد.

تصویر کتاب او یک نوک بود

نوکِ مداد و جهان‌سازی یک کودک

داستانِ “او یک نوک بود ” هم از همین جا شروع می‌شود —از یک چیز کوچک، از ته‌مانده نوکِ شکسته یک مداد که روی کاغذی سفید رها شده است. او، مانند کودکی که ناگهان در جمعی خاموش شروع به جنب‌وجوش می‌کند، بی‌قرار می‌شود و حرکت می‌کند. اول می‌چرخد، و این چرخش، دایره‌ای پشت سرش باقی می‌گذارد.

دایره‌ای که در نگاهِ اول بی‌معناست، اما نوک، با کمی فکر، به آن معنا می‌بخشد: “شاید این برکه‌ایست پر از ماهی و آب. این معنا و هویت بخشید به دیگران در ادامه داستان و با بقیه شخصیت ها نیز ادامه دارد اما نکته مهم این است که این لحظه، لحظه مهمی است: فکر کردن، آغازِ آفرینش است. درست مثل فیلسوفی که گفته بود من فکر می کنم پس هستم. نوک هم درست وقتی که فکر می کند می تواند جواب دیگران را بدهد و حتی به آنها هویت بدهد.

نوک، مانند ذهنِ پرسشگرِ انسان، ابتدا نمی‌داند، اما سپس می‌اندیشد و جهان را شکل می‌دهد. جالب اینجاست که او قبلاً بخشی از یک مداد بوده—نمادِ دانایی و نوشتن. مداد، مانند والدینی که فرزندشان را به جهان می‌فرستند، نوک را رها کرده تا خودش کشف کند، تجربه کند، و دنیای خود را بسازد. و نوک، همان‌طور که کودک با بازی جهانش را می‌سازد، با حرکت‌هایش صفحه سفید و خاموشِ کاغذ را زنده می‌کند.

تصویر کتاب او یک نوک بود

دایره: نمادِ کمال و آغازِ دوباره

نکته زیبا اینجاست که دایره، اولین شکلی است که نوک می‌سازد—و دایره، کامل‌ترین شکلِ هندسی است. در طبیعت، همه‌چیز به دایره بازمی‌گردد: اتم‌ها، سیارات، مدارها، حتی نظریه بیگ‌بنگ که می‌گوید جهان از نقطه‌ای دایره‌وار آغاز شد.

دایره، نمادِ بی‌پایانی است، نمادِ اینکه هر پایان، شروعی دوباره است.

نوک، با آفریدنِ این دایره‌ها، به آن‌ها هویت می‌بخشد: یکی برکه می‌شود، یکی توپ، دیگری چرخِ دوچرخه. او، مانند نویسنده‌ای که جهانِ داستانش را می‌سازد، به اشیا معنا می‌دهد. هر چند پیشنه نوک به مداد می رسد که مظهر دانایی و علم است اما فقط اندکی از آنچه را که از مداد به ارث برده با خودش آورده است. او در ابتدا فقط می‌چرخد، اما رفته‌رفته می‌فهمد که چه می‌خواهد بسازد. نویسنده هم دقیقاً چنین است: در آغاز، تنها ایده‌ای کوچک دارد، اما با نوشتن، جهانِ داستان گسترده می‌شود، شخصیت‌ها جان می‌گیرند، و افق‌های تازه‌ای پدیدار می‌شوند.

تصویر کتاب او یک نوک بود

بهای آفرینش و رسیدن به افق‌های نو

اما هر آفرینشی بهایی دارد. نویسنده با هر کلمه‌ای که می‌نویسد، بخشی از عمرش را روی کاغذ می‌گذارد، او جهانی را می‌سازد که پیش از این وجود نداشت. و در پایان، مانند نوکِ مداد که پس از ساختنِ دنیایش به افق‌های بالاتری می‌رسید با اثرش جاودانه می‌شود.

شاید این درسِ اصلیِ داستانِ نوک باشد: همه‌چیز از کوچک‌ترین‌ها آغاز می‌شود—از یک دانه، از یک فکر، از نوکِ شکسته یک مداد—اما اگر جرئتِ حرکت کردن داشته باشی، اگر بخواهی و بجنگی، می‌توانی دنیایی خلق کنی که پیش از تو نبوده است.

تصویر کتاب او یک نوک بود

پشت جلد

نوک مداد سیاه تک‌وتنها روی کاغذ افتاده بود و حسابی حوصله‌اش سر رفته بود.

پس شروع کرد به کشیدن دایره‌های بزرگ و کوچک.

دایره‌ها جان گرفتند و شروع کردند به بازی.

نوک مداد سیاه هی کوچک‌ و کوچک‌تر شد، تا…

به نظرت آخر قصه، چیزی از نوک مداد سیاه باقی می‌ماند؟

سرنوشت او چیست؟

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب او یک نوک بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *