من تکلیفهایم را انجام ندادم چون…
معلم از پسرک پرسید: “چرا مشقهایت را ننوشتی؟” پسرک با گفتن من تکلیفهایم را انجام ندادم، چون… بهانههای باورنکردنی میآورد. بهانههای عجیب و غریبی که از خیال او سرچشمه میگیرند اما در پایان معلم پاسخی به او میدهد که قصهی کتاب را به شکلی عالی به پایان میرساند.
بهانههای خیالی و عجیب و غریبی که پشت سرهم ردیف میکند از این قرار است: ننوشتم چونکه هواپیمایی پر از میمون توی حیاط به زمین نشست. یک آدمآهنی وحشی خانهمان را خراب کرد. جنها مدادهایم را قایم کردند یک بشقابپرنده یکهویی من را با خودش برد… .
پسرک همچنان پیش میرود و دلایل زیادی برای ننوشتن مشقهایش میآورد. ازجمله حملهی وایکینگها، حملهی سوسمارهای خیلی گنده به حیاط خانه … ادعا میکند که به داییاش کمک کرده تا یک دستگاه فوق پیشرفتهی«مشق منو-بنویس» بسازد؛ اما دایی موفق نشده است. از قورت دادن سگش توسط سگ دیگری هم میگوید. چند زندانی هم که از زندانی فرار کردهاند توی اتاق او پنهان میشوند و … .
هر چه جلوتر میرویم دلایلی که پسرک برای ننوشتن مشق میآورد، بزرگ و عجیب و عجیبتر میشود تا اینکه در پایان، معلم جملهای میگوید که ذهنیت پسرک و همچین خواننده را دگرگون میکند.
مشق نوشتن برای کودکان کاری دشوار و سخت است. به سیستم نظام آموزشی در بیشتر کشورهای جهان برمیگردد.
تکرار در خیلی از کشورها و نظام آموزشی آنها اساس یادگیری است. اینکه ذهن و مغز انسان بهگونهای طراحیشده است که برای ثبت اطلاعات، لازم است که آنها را چند بار تکرار کند. ریشه اصلی ارائه تکلیف شب به کودکان است. این نوع یادگیری ازنظر علمی هم تقریباً مورد تائید است. چراکه علم ثابت کرده ما یک حافظه کوتاهمدت داریم و یک حافظه بلندمدت.
چیزهایی را که میشنویم و میبینم ابتدا در حافظهی کوتاهمدت میماند و برای این که برای همیشه یا مدت طولانی در یاد بماند لازم است به حافظه بلندمدت سپرده شود. مشق نوشتن و تکرار مطالب درسی هم از همینجا نشات گرفته است. با این حال، این تکرار و تکرار برای ذهن فعال و سرشت اغلب کودکان خسته کننده و کسالتآور است.
برای همین هم هست که پسرک داستان ما با بهانههایی که از ذهن خیالپردازش سرچشمه گرفته، مشق ننوشتن خود را توجیه میکند. او مدام غلو میکند و هی به اوج میرود. خوبی داستان هم تا حدی به همین است. دائم خیالی تازه میآید و ذهن خواننده را با خودش میبرد. درنهایت آنقدر خیالات عجیبوغریب میشوند که خواننده با خودش میگوید تا کجا پیش میرود و پاسخ معلم چه خواهد بود؟
پاسخ معلم فقط یک جمله است. او به جای پاسخهای تکراری معلمها که همان: “دروغ نگو” ، “این بهانههای مسخرهایی است!” یا”مگر من را مسخره کردهاید؟” و … جملهای میگوید که داستان را به بهترین شکل ممکن پایان میدهد.
دربارهی دسته بندی این کتاب باید گفت میتوان آن را در دستهی داستان یا داستانک گنجاند. این کتاب باطرح ساده و غیر پیچیدهاش و استفاده از گفتگوهای ساده و در نهایت پایان غافلگیر کنندهاش میتواند داستان جذابی باشد.
و اما در مورد تصاویر کتاب؛ شخصیتهای ساختهشده در عین واقعی بودن به رویا و خیال هم پهلو میزنند. تصاویر چنان در خدمت داستان هستند که فضای آنرا جذاب و خواندنی کردهاند.
پشت جلد
وقتی از این کتاب استفاده میکنیم که:
“تکلیفهای خود را انجام نداده باشیم.”
توجه:
از هر بهانه فقط باید یک بار استفاده کنیم.
دانش اموز شیطون –
خیلی جالب بود چندتا روش جدید برا مشق ننوشتن یاد گرفتم به دوستام هم گفتم
نازیلا ف –
این همه دلیل خلاقانه برای مشق ننوشتن خیلی جالب بود
مشابهش رو از بچم خیلی میشنوم
هستی –
کتاب جالبی بود. بهانه های عجیب و غریبی برای مشق ننوشتن داشت.