کتاب اسکلت ماهی
دریا با همه رازو رمزش همیشه سوژه نویسندگان و رویاپردازان است. داستان دیو و ماهیگیر در هزارویکشب، موبیدیکِ هرمان ملوین، پیرمرد و دریای همینگوی و … .
در تمامی این داستانها دریا مکانی عجیبوغریب پر از حوادث ماورایی و افسانهای است؛ مکانی برای مواجهه ی انسان با طبیعت.
طاهره ایبد نویسنده شناخته شدهی ادبیات کودک و نوجوان در کتاب اسکلت ماهی سراغ دریا رفته تا از صید و ماهیگیری برای کودکان بنویسد. البته قصهای شگفتانگیز با پایانی غیرمنتظره که باعث میشود آن را بارها و بارها بخوانی.
قصه اسکلت ماهی درباره پیرمردی است که یک روز صبح وقتی به نظر میرسد از همیشه سرحالتر است، سوار بر قایقش به دریا میرود. هنگامیکه از ساحل دور شده و تورش را به دریا میاندازد، با چیز عجیبی روبرو میشود؛ اسکلت ماهی به جای ماهی!
تصاویر کتاب اسکلت ماهی هم مانند قصهی آن متفاوت هستند. تصاویری خلاقانه وبسیار ظریف و دقیق از همکاری مداد رنگی ها باهم. ب
ه کار بردن رنگهای متمایل به گرم، که باعث شده اصل ماجرا همراه با متن در ذهن به خوبی نقش ببندد. زهرا محمدنژاد آنها را به زیبایی و هنرمندانه به تصویر کشیده است.
پشت جلد
ماهیگیر دو دستی تور را چسبید. آن را توی قایق کشید.
هاج و واج ماند. توی تور یک دانه ماهی هم نبود.
فقط اسکلتِ ماهیها بود که هی وول میخوردند…
درباره اسکلت ماهی در اینجا بخوانید.
لاله –
تصویرگری کتاب عالیه. من دوستش دارم.