من،من هستم

«من، من هستم» داستانی تصویری است درباره عاقبت خودخواهی انسان‌ها و تاثیر واژه‌هایی که به کار می‌بریم. دو پسرک در دو سوی یک رود، هر یک خود را «پادشاه همه چیز» می‌خوانند و خود را مالک همه چیز می‌دانند. آن‌ها در مقابل هم می‌ایستند و بر سر هم فریاد می زنند.

ادامه مطلب

بابابزرگ سبز من

کتاب «بابابزرگ سبز من» داستان زندگی پدربزرگی است از زبان نوه اش. پدربزرگ در دوره ای به دنیا آمده است که هنوز تلویزیون و کامپیوتر و تلفن همراه وجود ندارد. او در مزرعه بزرگ می شود و آرزو دارد در دانشگاه رشته باغبانی بخواند. اما جنگ جهانی می‌شود و به جنگ می‌رود. پدربزرگ پس از جنگ در رستورانی با همسر آینده‌اش آشنا می‌شود. آن‌ها بچه‌دار می‌شوند و بعد نوه‌ها به دنیا می‌آیند و دور و برشان شلوغ می‌شود. حالا پدربزرگ پیر است و گاهی چیزهایی را فراموش می‌کند، به جز خاطرات باغبانی‌اش.

ادامه مطلب

جلد کتاب این گوزن مال من است

این گوزن مال من است

«این گوزن مال من است» داستان پسری به نام ویلفرد و گوزنی است که یک دفعه سر و کله‌اش پیدا می‌شود و ویلفرد تصور می‌کند او جانور دست‌آموزش است. اما به‌تدریج متوجه می‌شود، ویلفرد که جانوری از حیات‌وحش است، زندگی را با قوانین مورد قبول خودش می‌گذراند، نه قوانینی که ویلفرد وضع کرده است و برای هیچ‌کسی هم نیست.
ویلفرد هیچ وقت گوزنی نداشت. تا این که یک روز، سر و کله‌‌ی گوزنی اطراف خانه ویلفرد پیدا می‌شود.

ادامه مطلب

جلد کتاب شلی، گوسفند پشمالو است.

شلی، گوسفند پشمالو

شلی، یک گوسفند زیباست که پشم‌های جذابش را دوست دارد. او دلش می‌خواهد پشم‌هایش مثل بقیه‌ی گوسفندها چیده شود، اما مادرش به او می‌گوید هنوز برای این کار کوچک است. شلی هر روز بزرگ‌تر می‌شود و مانند هر بچه‌ی دیگری به تدریج درس‌هایی می‌آموزد. در ابتدا شلی تصمیم می‌گیرد پشم‌های زیبایش را برای خودش نگه دارد و آن‌ها را با دیگران به اشتراک نگذارد، اما در انتها با راهنمایی یک جغد دانا متوجه می‌شود زیبایی واقعی پشم‌هایش وقتی دیده می‌شود که آن‌ها را به اشتراک بگذارد.

ادامه مطلب

روزی که همه چیز خوب می‌شود

برونو، موش خرمایی، پس از بیدار شدن از خواب زمستانی به جست و خیز می پردازد و سرانجام خسته در گودالی به خواب می رود. پس از برخاستن گل قاصدک زیبایی را در مقابلش می بیند و آن دو با هم دوست می شوند.

ادامه مطلب

تصویر درباره جلد کتاب بازی‌های روز چهارشنبه است

بازی‌های روز چهارشنبه

«بازی های روز چهارشنبه» داستان مربع بزرگ و دایره کوچک است که روزهای چهارشنبه بازی مورد علاقه شان را بازی می‌کنند.
آن‌ها هر یک به نوبت واژه‌ای را نام می برند و به شکل آن در می‌آیند.

ادامه مطلب

وقتی که فیندوس کوچولو غیبش زد

پتسون پیرمردی روستایی است که تنها زندگی می‌کند. همسایه‌اش؛خانم آندرسون، برایش گربه‌ی کوچولویی هدیه می‌آورد و پتسون با وجود فیندوس کوچولوی گربه، دیگر احساس تنهایی نمی‌کند.

ادامه مطلب

پدر، پرچین و پسرها

کشاورزی با سه پسرش در مزرعه زندگی و سخت کار می کردند، او حیوانات را خیلی دوست داشت و از افزایش مرغ و خروس ها و گاو و گوسفندها لذت می برد. آنان هنگام کار آواز مخصوص خود را می خواندند، پسر بزرگ آواز کالسکه رانان، پسر دوم آهنگ مربوط به دریا و کوچکترین پسر درباره ویولن زن های دوره گرد و کشاورز هم درباره حیاط طویله، پشم چینی گوسفندان، تولد کره اسب ها و سایر حیوانات آوازمی خواند.

ادامه مطلب

کتاب عروسکم، داگر

عروسکم داگر

“دیو” یک سگ عروسکی قهوه ای خیلی کهنه با یک گوش شل و ول رو به پائین ویک گوش رو به بالا بنام داگر دارد که خیلی هم آن را دوست دارد. او داگر را همه جا با خود می برد و وقتی کثیف می شود او را شسته و آویزان می کند و همیشه او را تمیز نگه می دارد.
یک روز دیو به همراه مادر و جو برادر کوچکترش به دنبال “بلا” خواهر بزرگترش به مدرسه اش می روند.

ادامه مطلب

یک دقیقه صبر کن

یک دقیقه صبر کن و یک مطلب بیشتر بخوان

کتاب «یک دقیقه صبر کن» براساس یک قصه فلکلور مکزیکی نوشته شده است. مادر بزرگ بیتل، صبح که از خواب بیدار شد، صدای زنگ در را شنید. وای، خدای من! آقای کالاورا پشت در بود. چه آقای لاغری، او با اشاره دست از مادر بزرگ بیتل خواست که خارج شود. وقتش بود که مادر بزرگ با او برود.

ادامه مطلب