تصویر برای جلد کتاب بوسه‌هایی برای بابا است.

درباره بوسه‌هایی برای بابا در کتابک

تلاش باباخرس برای خواباندن فرزندش داستان «بوسه‌هایی برای بابا» را می‌سازد. این داستان به مهرورزی و بازی و ارتباط بین پدر و کودک می‌پردازد. در حالی که کودک دوست ندارد بخوابد و بدخلق شده، پدر با بازی او را می‌خواباند.
وقت خواب خرس کوچولو است .او بد اخلاقی می‌کند. خرسی نمی‌خواهد حمام کند، به پدر و مادرش بوسه شب به خیر بدهد و بخوابد. بابا خرسی تلاش می‌کند و با بردباری با او بازی می‌کند.

ادامه مطلب

آبنبات چوبی قرمز بزرگ

درباره آبنبات چوبی قرمز بزرگ در کتابک

کتاب «آبنبات چوبی قرمز بزرگ» داستانی درباره تفاوت‌های فرهنگی است که خانواده‌ای مهاجر در کشوری جدید با آن مواجه می‌شود و در عین حال به رابطه خواهر بزرگ‌تر و کوچک‌تر نیز می‌پردازد.

کتاب «آبنبات چوبی قرمز بزرگ» کتابی است که از همان لحظه دیدن تصویر روی جلد به خواندنش مشتاق می‌شوید. عکس روی جلد دخترک زیبایی را نشان می دهد که به آبنبات چوبی قرمز بزرگش خیره شده. آبنبات آنقدر وسوسه انگیز است که شما هم دوست دارید دخترک هر چه زودتر یک لیس بزرگ از آن بزند. حتی رنگ پس زمینه هم شما را به هیجان میآورد و گویی از شما میخواهد خواندن کتاب را سریعتر آغاز کنید.

ادامه مطلب

موش مترو

موش مترو

کتاب «موش مترو» داستان موشی است که به همراه صدها موش دیگر در مترو زندگی می‌کند، اما فرق بزرگی با موش‌های دیگر دارد. او دلش می‌خواهد سرزمین پایان تونل را کشف کند، و همین آرزو ماجراهای هیجان‌انگیزی را برایش به ارمغان می‌آورد.
نیب، یک موش مترو بود و در خانه‌ای به اسم شیرینی‌باران زندگی می‌کرد. او هر شب، با اشتیاق به قصه‌ی موش‌های پیر درباره‌ی پایان تونل گوش می‌داد. سرزمین بدون سقفی که هرچند خطرناک و ناآشنا بود، خوشمزه‌ترین خوراکی‌ها و راحت‌ترین لانه‌ها را داشت.

ادامه مطلب

یک توپ برای همه

یک توپ برای همه!

کتاب «یک توپ برای همه!» داستان کودکانی است که هر کدام تفاوت‌های یکدیگر را پذیرفته‌اند و در کنار هم بازی و مشارکت را تجربه می‌کنند.

مولی موش‌کوری که خوب نمی‌بیند، فردی قورباغه‌ای که خوب نمی‌شنود، هنری خارپشتی که از همه چیز می‌ترسد، مکس موشی که یک پایش کوتاه است و بلیندا جوجه کلاغ کوچولو همگی در حال بازی با یک توپ هستند. این‌جاست که ریکو سر می‌رسد و توپ بقیه را برمی‌دارد و فرار می‌کند. کودکان با ترس و لرز سراغ ریکو می‌روند تا توپ را پس بگیرند و وقتی بالاخره موفق می‌شوند، مکس توپ را دوباره به ریکو پس می‌دهد و از او می‌خواهد که او هم برای بازی با آن‌ها همراه شود.

ادامه مطلب

تو یک جوجه هستی

کتاب «تو یک جوجه هستی» داستان دختر کوچولویی است که دو خواهر بزرگش همیشه سر به سرش می‌گذارند و اذیتش می‌کنند. این بار آن‌ها با صحنه‌سازی او را متقاعد می‌کنند که یک جوجه است!
برای هر کودکی حداقل یک بار این سوال پیش می‌آید که آیا واقعا متعلق به خانواده‌ای است که با آن‌ها زندگی می‌کند است یا نه؟ نویسنده‌ی کتاب «تو یک جوجه هستی» این موضوع را دستمایه خلق داستانی بامزه و شیرین کرده است.این داستان برای بلندخوانی و اجرای نمایش مناسب است.

ادامه مطلب

تصویر درباره جلد کتاب لوبی ها در عدد هیچ است

لوبی‌ها در عدد هیچ

«لوبی‌ها در عدد هیچ» از مجموعه کتاب «لوبی‌ها در…» داستان مواجهه کوین، یکی از لوبی‌ها با مفهوم عدد صفر و شمارش از ۰ تا ۱۰ است.

این بار لوبی‌ها که عاشق عدد و شمردن هستند خود را در دنیای اعداد می‌بینند. آن‌ها همه چیز را می‌شمارند، از یک تلفن آبی تا ۱۰ نوازنده در حال رژه. یکی از لوبی‌ها به نام کوین برای اولین بار با مفهوم هیچ یا همان عدد صفر آشنا می‌شود. او می‌فهمد هیچ هم عددی است که از یک کمتر است.

ادامه مطلب

تصویر درباره جلد کتاب لوبی ها در بلوز جدید است

لوبی‌ها در بلوز جدید

کتاب لوبی ها در بلوز جدید یکی از لوبی ها به نام رابرت برای خودش یک بلوز جدید می‌بافد. لوبی‌ها از دیدن او با این بلوز تعجب می‌کنند چون همه لوبی‌ها باید مثل هم باشند! گیلسپی یکی دیگر از لوبی‌ها از ایده او خوشش می‌آید و برای خود بلوزی شبیه به بلوز رابرت می‌بافد. کم‌کم متفاوت بودن بین لوبی های دیگر هم طرفدار پیدا می‌کند و همه لوبی ها برای خود بلوزی همانند بلوز رابرت می‌بافند تا به این ترتیب آن‌ها هم متفاوت باشند!

ادامه مطلب

قلب و بطری

قلب و بطری

قلب و بطری داستان دخترکی است که همانند همه‌ کودکان کنجکاو است و پر از سوال درباره‌ هر آن‌چه که می بیند. پدرش او را به گردش می‌برد و با خواندن کتاب‌ها به پرسش‌هایش پاسخ می‌دهد. اما این شرایط با رفتن پدر تغییر می‌کند. دخترک غمگین قلبش را از سینه‌اش در می‌آورد و درون یک بطری می‌گذارد و از گردنش آویزان می‌کند. دیگر هیچ چیز او را شگفت‌زده نمی‌کند. سال‌ها به همین منوال سپری می‌شود و او بزرگ می‌شود. روزی در ساحل به دختری برمی‌خورد که کلی سوال دارد.

ادامه مطلب

تصویر درباره جلد کتاب نجات یک بادبادک است

نجات یک بادبادک

قصه از جایی شروع شد که بادبادک فلوید لای شاخ و برگ درختی گیر کرد. او برای پایین آوردن بادبادکش اول لنگه کفش نازنینش را به سمت بادبادک پرتاب کرد، اما آن هم لای شاخ و برگ درخت گیر کرد و مجبور شد برای پایین آوردنش، آن یکی لنگه کفشش را هم پرتاب کند ولی آن هم گیر کرد. برای پایین آوردن کفش‌هایش، گربه‌اش را پرتاب کرد که آن هم بالای درخت گیر کرد و برای پایین آوردن گربه‌اش نردبان را پرتاب کرد و…

ادامه مطلب

سفر به خیر قطره کوچولو

کتاب «سفر به خیر قطره کوچولو» داستان سفر یک قطره آب است. قطره کوچکی در ته ظرف گربه تنها است. او تصمیم می‌گیرد به کمک آفتاب خودش را به آسمان برساند؛ درست مثل بخار چای داغ. وقتی به آسمان می‌رسد هوا آنقدر سرد است که تبدیل به قطره آب می‌شود و سپس دانه برف و بعد می‌بارد و دریا و کوه‌ها و دشت را کشف می‌کند.

ادامه مطلب